Quantcast
Channel: آوا و آوات
Viewing all articles
Browse latest Browse all 417

سفر در نوروز، تهران دیدنی نه مثل همیشه

$
0
0

 پس از یک سال کار و تلاش بی وقفه، به دنبال فضایی بودم که آرامش را به وجود خسته ام بازگرداند. از نیمه های آخر اسفند 92 پس از آگاهی برنامه های شهرداری تهران برای معرفی مراکز گردشگری، برای ایام تعطیلات عید نوروز، دو نقطه دیدنی که تا به حال آنها را ندیده بودم، انتخاب کردم که بسیار زیبا و فوق العاده تماشایی بود و قرار گرفتن در چنین فضایی نشاط انگیز و روحیه بخش، جان و روحم را تازه و سرزنده کرد. مکان های انتخابی من جایی بود که مرا از هیاهوی انسانی دور کرد.

نخستین انتخابم مجموعه گردشگری و تفریحی »آبشار تهران« بود.

                                                                    

 

برای رسیدن به این آبشار کافی است در بزرگراه همت به سمت غرب حرکت کنید. وقتی به خروجی شهرک شهید باقری رسیدید تابلو راهنما، شما را به سمت آبشار هدایت می کند. از قسمت پارکینگ پله های سنگی شروع می شوند و مسیر را برای رسیدن به نخستین ابشار هموار می کنند نخستین چیزی که در ابتدای این مسیر منتطرتان است، برکه ای زیبا است. برکه ای که همه آنان به شکل استخر ساخته شده اند و دقایقی ایستادن در کنار این برکه ها و نسیم دلنواز باد بهاری تا عمق وجودت را سرحال می سازد.

 

به جزء برکه و آبراها، یکی دیگر از جاذبه های آبشار تهران، آلاچیق هایی هستند که به شکل های متفاوت و انداره های گوناگون بر روی برج های سنگی بنا شده است که سایبان خوبی برای استراحت و حتی صرف ناهار دارند.

 

برای دیدن زیبایی های بیشتر این مجموعه تفریحی باید پله ها ی سنگ فرش شده را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارید تا علاوه بر فاصله گرفتن از زمین و هیاهوی آن، از طبیعت دلنواز اطراف بهره ببرید.

محیط کوهستانی و سرسبز و پله گونه بودن مسیر این مرکز گردشگری مرا به یاد دیوار بزرگ و اعجاب انگیز چین انداخت که هر طبقه آن با طبقه قبل، محیطی خیره کننده را برای گردشگران فراهم می ساخت.

 

اعتقاد دارم این محیط دل انگیز فقط یک کاستی دارد و آن نبود هتل برای اقامت گردشگران و علاقمندان است. به یاد دارم در دهکده بالچیک بندر وارنا در بلغارستان، به دلیل خوش آب و هوا بودن این منطقه سویت های خانوادگی دایر شده بود تا گردشگران در ساعات بیشتر ی از این فضای خوش اب و هوا استفاده کنند.

امید است که شهرداری تهران که چنین با تفکر و برنامه ریزی، امور را به پیش می برد در سال جدید ساخت هتل یا سویت را در چنین فضای دیدنی به اجرا بگذارد.

دومین نقطه دیدنی تهران را به همراه دوست خوب و شهروند کرمانشاهی فریده رجبی به برج میلاد که برنامه های بسیار متنوع و جالبی را برای عید نوروز تدارک دیده بود اختصاص دادم. برجی که در جای جای آن هنر و معماری ایرانی متجلی است.

 

 

برج میلاد در 12 طبقه بنا شده است. این سازه شامل منظرگاه های زیبا از شهر تهران، رستوران ها و گالری هنری است که بر سر، تاجی از شیشه دارد و آن را گنبد آسمان نامیده اند.

کاربری برج تسهیل و گسترش ارتباطات بی سیم در سطح تهران، بهینه سازی و گسترش پوشش رادیو و تلویزیون، ایجاد زیر ساخت های تلویزیونی دیجیتال، هواشناسی، کنترل ترافیک و گردشگری است.

به راستی که برج میلاد، تولد یک رویا است...

 

اما نقطه ای از این برج که برای تماشا و بازدید انتخاب کردیم » سکوی دید باز« است. این نقطه دیدنی در طبقه هفتم و در ارتفاع 280 متری از زمین قرار دارد. با آسانسور در مدت 45 ثانیه به این نقطه اعجاب انگیز می رسید. حضور هر گردشگر در این محوطه تجربه به یادماندنی و شگفتی است. پایتخت ایران از این نقطه زیر پای شماست. استفاده از سکوی دید باز تجربه ای بی نظیر برای بازدید کنندگان است.

یکی از زیبا های این برج وجود آبنماها و فواره های رنگین  موزیکال است که صدای دل انگیزی به بازدید کنندگان می بخشد.

دوچرخه سواری خانوادگی در این برج که شباهت به کالسکه رانی دارد یکی از جاذبه های این برج است که با استقبال خانواده ها روبرو بود.

 





در همین طبقه  چند رستوران برای شهروندان، غذای گرم سرو می کنند. دود پخت کباب های کوبیده چنان این محیط را فرا گرفته است که انسان حتی در صورت سیری، خود را به صف خوردن کباب می کشاند ما هم پس از یک سیخ کباب کوبیده و گرفتن عکس های یادگاری، گردش و بازدید خاطره انگیز  سفر دو روزه خود را به تهران پایان دادم.

 البته در این سفری که به خواست خدا در طول آن سبب اشنایی با یک هنرمند و طراح جامع آمورش فرهنگ ترافیک در شهرداری تهران نیز منجر شد. آقای رضا تبریزی، مولف 20 کتاب آموزشی برای دانش آموزان دوره دبستان و نویسنده کتاب های آموزش فرهنگ ترافیک. امیدوارم بتوانم از وجود او برای شهروندان گرگانی نیز استفاده کنیم. از این انسان شریف علاوه بر دانستنی های جدید، از او یک سر رسید زیبا، جالب و نو از حافط شیراز نیز هدیه دریافت کردم.

 

این سفر باثمر، ارمغان شادی آور دیگری نیز برایم به همراه داشت و  آن دیدن و ملاقات دوستان خانوادگی ام به نام های طاهره خانم، ایران خانم و داود آقا بود که پس از 15 سال با یک تصمیم ناگهانی موفق شدم این عزیزان را ببینم و خاطرات خوب گذشته ام زنده شود.

خداوند بزرگ و مهربان را برای این سفر پر بار و با ثمر شکرگذار هستم.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 417

Trending Articles