Quantcast
Channel: آوا و آوات
Viewing all 427 articles
Browse latest View live

جشن شاد قل قلی و حاجی فیروز برای کودکان گرگانی

$
0
0

 

بهرام رضایی در سمت راست( حاجی فیروز) و سعید صالح آبادی در نقش عمو سعید

 

دل های پاک عرشیان بیهق

ارزانی آدم هایی است که شوق احسان کردن دارند

قلب های پر مهر بچه های عرشیان

به عشق انسان های با کرامت می تپد

دست های کوچک و با عاطفه ی آدم های عرشیان بیهق

همیشه در حال دعا ست...

این اشعار برای آن  انتخاب شده است که بگوید چه حسی دارد در میان کودکان بودن، برای کودکان کار کردن و با کودکان زندگی کردن...

لازمه با کودکان بودن، نیازمند آن است که دنیای شما هم بی غل و غش باشد. دنیایی که پاکی است و دوستی و دوست داشتن.

نمی شود با کودک بود و  نیرنگ کرد. نمی شود همراه کودک شد و دروغ گفت. نمی شود مخاطب شما کودک باشد و  ارتباطات شما رنگ دیگر داشته باشد و مقصود دیگری را پی گیری کرد.

با شجاعت باید بگویم از دنیایی سخن می گوییم که حتی بعضی از انسان هایی که در اندیشه روابط سالم و شفاف نیستند با ورود در این دنیا به دلیل وجود یکرنگی، خود نیز طالب این حال و هوا می شوند و  ناچار می شوند خلوص نیت را رعایت کنند.

با این حال و هوا گروهی جمع شدند که در شهر مان، جشنی را برگزار کنند که هم ارمغان آور شادی است و هم دنیای پاکی و صداقت و آرامش را به همراه خواهد داشت. دنیایی که در این روزها به شدت به آن احتیاج داریم تا لحظاتی آرام بگیریم.

 نام این جشن، »جشن شادی بچه ها و عروسک ها« است.

عمو سعید که نامش سعید صالح آبادی است و در سابقه فعالیت خود بازیگری، کارگردانی و مستند ساز ی را پشت سر گذاشته است، با عشقی که به کودکان دارند و از سال 78 تا کنون در گرگان به فعالیت به صورت ویژه برای کودکان مشغول است، قرار است طی سه روز با جمعی جوان،خلاق و هنرمند شامل قل قلی نام آشنا در ایران برای کودکان ( شهرام لاسمی)، حاجی فیروز ( بهرام رضایی) و  عروسک فانید( با هنرنمایی سینا صاقپور) مراسم جشنی را در سینما بهمن گرگان در روزهای 16، 17 و 18 اسفند طی دو نوبت از ساعت 5/4 تا 6 و 30/6 تا 8 عصر برای کودکان 3 تا 8 سال به همراه خانواده هایشان برگزار کنند.

سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان مثل همیشه که نگاهی مثبت به هنرمندان در شهر گرگان دارد به این مجموعه هنری نیز یاری رسانده و اطلاع رسانی این برنامه را در سطح شهر به عهده گرفته است.

از شهروندان علاقمند به کودکان خود درخواست می شود برای تهیه بلیت این رویداد مفرح که به قیمت 6 هزار تومان فروخته می شود به مراکز زیر در گرگان مراجعه کنند:

دادگاه انقلاب – عدالت 21 – روبروی اداره ثبت اسناد- فروشگاه بازی یار- تلفن 236478

مقابل سازمان آب – نبش عدالت 47- فروشگاه گلدونه ها – تلفن 2344209

بلوار ناهارخوران – جنب میلاد نور – مینی پارک خانه شادی – تلفن 5534606

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


دعا

بانوی گرگانی، سرمربی تیم ملی نوجوانان راگبی ایران شد

$
0
0

 

نازنین حسینی

 

از زمانی که شنیدم قرار است او هم به جمع پرسنل سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری ملحق شود بسیار شادمان بودم زیرا می دانستم فردی قرار است به این سازمان تخصصی وارد شود که به شدت به وجود نیروی های برنامه ریز و با ابتکار و با احساس مسئولیت نیاز دارد.

او را از وقتی که با هم در تیم بسکتبال گرگان بازی می کردیم می شناختم. هیچگاه قدرت بدنی بالای او را در رقابت با تیم های حریف و متانت و صبوری اش را از یاد نمی برم و حالا پس از یک سال فعالیت آهسته و پیوسته اش در سازمان و مسئولیت های ورزشی اش در بسکتبال، با خبر شدم که او  مربی تیم راگبی گلستان هم هست و امسال موفق شده در نگاه متحیر همه مربیان و بازیکنان سایر شهرها، تیمش را در بین 12 تیم به مقام سوم مسابقات قهرمانی راگبی ایران برساند.

او با مربی گری هلن واگلبانوی نیوزلندی که به مدت سه سال سر مربی تیم ملی ایران بود، توانست به دلیل قدرت بدنی، تکنیک های فردی و اخلاق، به عنوان نخستین کاپیتان تیم ملی ایران نیز برگزیده شود.

بازیکنی که  از سال 85 به دلیل قدرت بدنی بالا به پیشنهاد دوستی که هم اکنون در امریکا به سر می برد به زمین بازی راگبی راه یافت و بازی کرد و بازیکن قدری شد که اخلاقش هم زبانزد سرمربی نیوزلندی بود که به او گفت بهترینی از نظر بازی و اخلاق...

در روز چهارشنبه 16 اسفند سال 91 انجمن راگبی ایران، آخرین جلسه کاری خود را با حضور مربیان و اعضای کمیته این انجمن برگزار کرد در این نشست به پیشنهاد آقای دکتر حسن میرزا آقابیک رئیس انجمن راگبی ایران، نازنین حسینیبانوی توانمند گرگانی به دلیل موفقیت کسب شده تیمش در مسابقات قهرمانی کشور، به عنوان سرمربی تیم ملی راگبی بانوان نوجوان ایران انتخاب شد.

این انتخاب شایسته، افتخاری است برای گرگان و سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان.

نازنین حسینی کارشناس ارشد پژوهشگری علوم اجتماعی است و در واحد ورزش سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان به عنوان یکی از پرسنل وظیفه شناس، زحمتکش و به قول شهردار محترم گرگان، خانمی باشخصیت، مشغول به فعالیت است.

راگبی ورزشی گروهی است که به صورت بازی 7 نفره و 15 نفره  یا توپی خربزه ای شکل انجام می گیرد. در بازی 7 نفره 2 تایم 7 دقیقه ای دارد و در بازی 15 نفره دو تایم 40 دقیقه ای بازیکنان در زمینی مانند فوتبال به رقابت می پردازند.

قرار است تمرینات تیم نوجوانان راگبی ایران به مربی گری خانم حسینی از تیرماه سال ۹۲ برای شرکت این تیم در باری های چین در شهریور همین سال، آغاز شود.

برای این بانوی ورزشکار و سرمربی تیم ملی نوجوانان راگبی ایران، در مسئولیت جدید، آرزوی توفیق بیشتر را دارم. 

چهلمین روز بنده قلم و کتاب

$
0
0

 

 

بانوی محترم عصمت رحمتیهمسر مرحوم محمد کاظم مداحعزیز به تلفن همراهم  زنگ زد و  با ارادت ویژه، مخاطبم قرار داد و از من خواست این مطلب را در وبلاگم قرار دهم.

خواست بنویسم اما برایم سخت بود که بپذیرم  تشکر از خودم باشد. خواهش کرد و به ناچار پذیرفتم.

سر کار خانم منیره پسر ک لی ضمن عرض ادب و تشکر

 همیشه به یاد مداح بوده اید بدون هیچ چشم داشتنی. حق با او بود همانطور که به نقل از چارلی چاپلین برای دوست گرامی اش آقای حسین ضمیری نوشته بود:

 با پول می شود خانه خرید اما آشیانه نه

دارو خرید اما سلامتی نه

رختخواب خرید اما خواب نه

می توان قدرت خرید اما احترام نه

می توان  آدم خرید اما دل نه

و شما شخصیتی هستید که با دل کار می کنید برای گرگان و ایران.

و من امروز بعد از مرگش به این باور رسیدم که این همه دل های عاشق مداح برای چه؟

او که نه صاحب مالی بود و نه صاحب جاه!

 و به قول یکی از فرزندان خلف گرگان زمین آقای محمود اخوان، پژوهشگر جوان، »مداح سلطان سریر ملک تحقیق بود...«

و سپس این خبر را به من داد که چهلمین روز شادروان مداح روز شنبه 26 اسفند 91 در محل مسجد رئیسی ها از ساعت 4 تا 5:30 عصر برگزار می شود.

و افزود که قرار است هزینه مراسم چهلم صرف امور خیریه شود.

به گفته این بانوی بازنشسته فرهنگی استراباد ایران، هنوز با گذشت نیم قرن زندگی، مداح را نشناختم. حالا که او نیست بیشتر می فهم که چرا او محبوب قلب ها بود.

مداح انسانی میانه بود. سیاسی نبود و سیاسی هم کار نمی کرد. او تاریخ بود. بنده قلم و کتاب که ماندگار باشد.

و سخنی که این همسر متعهد و دوست داشتنی در باره شریک انسانی خود گفت برایم الهام بخش، تذکر و تلنگر بود:

مداح با چوپانی به نام » سید جعفر قدمی دوست داشت تا پروفسور » سید حسن امین« استاد حقوق و دایرۀ المعارف ایران شناسی از انگلستان...

بیاموزیم از این انسان شریف که چگونه خالصانه با مردم ارتباط داشت.

خدا او را رحمت فرماید.

کمربند دان 6 ایران برای مربی گرگانی

$
0
0

 

به اندازه دانی که کسب می کنی باید به تعداد همان دان با صبر و حوصله زمان را با تلاش مشغول تمرین باشی تا عدد کمربندت در یک رقابت سنگین بک درجه بالا رود.

او کمربند مشکی دان 5 را داشت. به موجب مقررات بین اللملی تکواندو باید برای یک مربی به مدت 5 سال می گذشت، تا قادر باشد این عدد را به یک درجه بالاتر ارتقا دهد.

و بالاخره این 5 سال گذشت و نوبت به آزمون سراسری در ایران رسید که فدراسیون تکواندو ایران آن را تحت نظر اساتید برتر خود که دارای کمربند مشکی دان 8 بودند برگزار کرد.

20مربی دارنده کمربنده مشکی دان 5 ایران نیز که بی صبرانه منتظر چنین روزی بودند در یک روز در سالن شهید کبکانیان در این آزمون عملی شرکت کردند تا کمریند مربی گری خود را ارتقا دهند.

رقابت ها شامل تکنیک های عملی پا و دست، اسامی تکنیک ها، مبارزه گر بودن، شکستن اجسام سخت با دست و پا و آمادگی جسمانی بود.

از میان این تعداد شرکت کننده 10 نفر قبول  و 10 نفر هم مردود شدند. یکی از افراد برگزیده این دوره آقای رامین سقیانی مربی با سابقه گرگانی بود که توانست به کمربند مشکی دان 6 دست یابد.

آقای سقیانی علاوه بر کسب این موفقیت، امسال برای دومین بار همچنین توانست در رقابت های قهرمانی نوجوانان انتخابی تیم ملی ایران نیز به عنوان داور برتر، صاحب مدال طلای داوری ابران نیز شود.

او نخستین داور ابرانی است که توانست طی دو سال پی در پی به عنوان داور برتر ایران انتخاب شود.

این داور و مربی با سابقه هر سال به منظور بازآموزی داوری و مربی گری خود در دوره های بین اللملی شرکت می کند تا قادر باشد به دانش روز ورزش تکواندو دست یابد.

او هم اکنون در سالن علی محمدی گرگان در رده های سنی خردسال، نونهال، نوجوان، جوان و بزرگسال به مربیگری مشغول است.

کسب این دو موفقیت با افتخار را به آقای رامین سقیانی به عنوان یک شهروند گرگانی علاقمند و دوستداران رشته تکواندو تبریک می گویم.

 

شادی سفر برای شهروندان

$
0
0

 

عکس و طرح از آقای علی مهرزاد


 

زندگی به ما می آموزد برای بهتر دیدن عظمت و شکوه هر چیز باید قدری از آن دور شد و سفر کردن بهترین و مناسب ترین رخدادی است که ما را به تماشای عظمت ها رهنمون می سازد.

این مطلب بخشی از پیام ابراهیم کریمی شهردار گرگان است که در کتابچه »شادی سفر«به مناسبت عید نوروز به شهروندان تقدیم شده است.

در این کتابچه قصد بر این است که ضمن توجه دادن به توصیه های راهنمایی و رانندگی، شهروندان عزیزی که به شهر گرگان مسافرت می کنند سفری شاد و آرامبخشی  داشته باشند.

این کتابچه در سه هزار جلد منتشر شده است و قرار است بین مسافران نوروزی توزیع شود.

این کتابچه با مشارکت و همکاری سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان، اداره حمل و نقل و ترافیک شهرداری گرگان و پلیس راهنمایی و رانندگی فا... گلستان تهیه شده است.

در پایان ضمن آرزوی سفر خوش و سالی پر برکت برای همه هموطنان عزیز ایرانی، شعر زیر به انگیزه عید نوروز تقدیم می شود:

باران، گل، خاطره، لبخند  و  بهار

هیچ  بارانی نمی بارد  مگر صفا  دهد.

هیچ  گلی جوانه  نمی زند  مگر هدیه شود.

هیچ  خاطره ای  زنده  نمی ماند  مگر شیرین  باشد.

هیچ  لبخندی  نیست مگر  شادی  بیاورد.

و هیچ  بهاری نمی آید مگر سال دیگری  در پیش باشد.

پس  بگذار  باران شوق  بر  زندگی ات  ببارد  تا روحت را  صفا  دهد.

گل هایعشقدر دلت جوانه زنند تا آنها را به  دیگران  هدیه کنی.

خاطراتت  قشنگ باشند  تا همواره  بیادشان  بیاوری.

لبخند بر لبانت نقش  بندد  تا  شادی  را  بیفشانی.

و  بهاربیاید تا بدانی  باز هم  فر صت  بودن هست…

 

 

 

سفری برای انسانی متعالی

$
0
0

 

چقدر خوب است بی قراری برای تو، برای تو که می دانم قرار است غذای روحم باشی و رهایم سازی ازهمه بی قراری های بی ثمر.

برایم مهم نیست که برای رسیدن به تو چقدر سختی را به جان بخرم حتی برای رسیدن به تو همیشه حاضرم دل نگرانی ها را با خود همراه کنم. چون می دانم قرار است به دیدار کسی بروم که برای همه عمرم کفایت می کند و ابن بیقراری ارزش هزاران پاداش دنیوی را به دنبال دارد.

ای یار من، ای بهترین همراه من، فقط تو را پناه خودم می دانم و به همین پناهندگی قانع هستم و برای پناهنده شدن فقط به خواستن تو احتیاج دارم  و تو مرا خواستی با مهربانیت.

آری به مرحله ای می رسیم که باید دنیا را کاملا فراموش کنیم. اصلا برای تغذیه روح ابن فراموشی بک ضرورت است. و یکی از جاهایی که می توان خود را سیراب ساخت ملاقات سرزمین مدینه و مکه است. جایی که فقط باید با دل رفت و در تمام مراحل دیدار، عشق داشت.

 و کسی است که همواره برای این دیدار ها وقت می گذارد و بی تاب است برای ملاقاتش. زیرا او از کودکی این بندگی را نسبت به آفریدگارش در دامن مادری چون »فاطمه« آموخته است.

پروفسور محمد پسر ک لی دایرة المعارف متحرک دنیای علوم کشاورزی است. او در طول سال از کشورهای مختلف اروپایی و آسیایی برای ارائه کنفرانس مسائل روز دانش کشاورزی و منابع طبیعی دعوت می شود.

 البته برای سفرهای کاری، همه هزینه های این ماموریت ها به دلیل جایگاه والای این استاد ارزشمند توسط دانشگاه آریزونا تامین می شود. اما او به دلیل حجم بالای فعالیت های دانشگاهی در طول سال به جزء ایران یک برنامه سفر، به خارج از امریکا را می پذیرد و آن عربستان است فقط و فقط برای زیارت خانه خدا و مدینه.

 هر گاه دعوتی از عربستان می شود با همه مشغله و سختی پی گیری های دربافت ویزا برای ورود به این کشور، خود را مهیا می سازد تا مدتی را با خدای خود تنها باشد.

به دعوت دانشگاه عربستان عازم رباض شد. تمام ذهنش حضور در مکه و مدینه بود. با تاخیر به دلیل شرایط نامناسب هوایی به این کشور رسید. حتی برنامه کنفرانس خود را به علت تاخیر از دست داد و دو روز مانده به پایان کنفرانس وارد ریاض شد. اما وقتی خدا چیزی را بخواهد همان می شود.

درب آسانسور هتل محل اتاقش باز می شود به یکباره مردی عرب وارد شد وقتی با پرس و جو فهمید از امریکا آمده است سوال کرد به دنبال  دکتر پسر ک لی هستم. او  روی کارت شناسایی خود را پوشاند و به او گفت: فکر نکنم بیاید. اما مرد عرب انگار ذهنی مثبت داشت با تاکید گفت: اسمش هست او می آید. دستش را از روی کارت شناسایی برداشت و به مرد عرب اشاره کرد این را می گویی؟!

به سرعت دست دکتر پسر ک لی را گرفت و اجازه نداد به اناقش برود. او حسن سلطان آل سلطان تحصیل کرده امریکا در رشته دکترای کشاورزی و استاد دانشگاه »قصیم« شهری بین ریاض و مدینه بود که در همان روز نیز باخبر شد دولت او را به عنوان نماینده در مجلس عربستان انتخاب کرده است.

به دلیل خدمات شایسته این مرد ایرانی آنقدر به دکتر ارادت داشت که خود را به عنوان خادم در اختیارش گذاشت. فهمید قرار است تنها به مدینه برود. با وسیله شخصی اش او را به نزد خاندان پیامبر اکرم »ص« برد و در تمام مراحل عبادت ها در کنارش بود و راهنمایی اش کرد.

او را در هتل گران قیمت »دیر« که متعلق به داماد و خواهرش بود، اسکان داد و بلافاصله او را به دلیل اشتباقش در نیمه شب به مسجد نبی الله برد و تا نماز صبح به هنگام عبادت در کنارش ماند. بعد از صرف صبحانه او را در مسجد قبا، کوی احد و بدر همراهی کرد.

می خواست اقوامش هم او را ببینند به همین سبب او را به نزد پدر (که در گذشته فرماندار شهر قصیم  بود) و مادرش برد و لحظاتی دلنشینی را برایش فراهم ساخت.

جالب است بدانیم به علت تخصص و دانش فوق العاده این استاد ممتاز ایرانی در دانشگاه آریزونا به رغم گذشت زمان سخنرانی، از او خواستند در روز پایانی سخنرانی اش را ارائه کند و او نیز میهمانان را از دستاوردهای بدست آورده، محروم نساخت.

و این استاد عربی تا مکه خودش دکتر پسر ک لی را بدرقه کرد و از آن جا پس از اطمینان به قصیم بازگشت اما از هموطن ایرانی ما خواست دعوتش را برای بهره مند شدن دانشجویان عربستانی از دانش گسترده اش بپذیرد. جالب است برای حضور دکتر پسر ک لی تمام شرایط سفر به عربستان را نیز خودشان تقبل کردند.

و او  فقط به خاطر ملاقات مکه و مدینه پذیرفت تا این ماموریت را به عربستان داشته باشد و در چنین شرایطی سفر به سرزمین وحی را با خاطرات دلنشین و اثر بخش به پایان رساند.

همیشه برای من ثابت شده است وقتی دست مردم را بگیری و به آن ها خدمت خالصانه داشته باشید خداوند دستان ترا محکم تر می گیرد و همراهیت می کند آن هم از طربق بندگان صالح خویش.

و محمد پسر ک لی آنقدر به همه بی ریا خدمت رسانده است و می رساند که چنین در مسیر فعالیت هایش راه ها و برنامه ها برایش سهل می شود.


برای او روزهای خوش و با خیر و برکت را از خداوند خواستارم.

 

 

 

 

 

 

 

 

دل تکانی بهاری

$
0
0

 

 

خوب که نگاه می کنی، می توانی جوانه های سبز کمرنگ  را ببینی که دارند با آرامش، پیوسته  و آهسته پوسته های خشک  و قهوه ای خود را می شکافند تا بیایند  و  روی شاخه ها بنشینند و با وزش اولین نسیم نوروزی  به افتخار  خودشان دست بزنند.

از خیابان ها و کوچه های شهرم که می گذرم، می بینم که  درختان به رویش سبز درآمده اند. وقتی بیشتر و بهتر دقت می کنم به این درک می رسم که همه دارند نشان می دهند که  رو به جلو،  رو به بالا، عوض می شوند.

ما هم بخشی از این خلقت هستیم حتما راهی وجود دارد که نشان دهیم که بهار،  دل ما  را  هم تکان   داده است و ما  هم رو  به جلو  و  رو به بالا شده ایم.

مرد  و زن فرقی نمی کند می توانیم از جا بلند شویم و بالا  برویم. آنقدر بالا برویم که  از آن بالا دنیای بهتری را ببینیم  با لااقل دنیا را بهتر ببینیم.

بهارو ویژه گی های این فصل دلپذیر این فرصت را به همه داده است و تعطیلات عید باستانی نوروز می تواند در هدایت این مسیر راهنمایمان باشد. به یاد داشته باشیم زندگی یک فرصت  بی نظیر  و  استثنایی است که می تواند با کسب  دانش  و خرد  به یک تجریه گرانقدر تبدیل شود.

سال نو  به  همه شما شهروندان ایرانی و به ویژه مردم خوب و قدرشناس گرگانی مبارک و دلهایتان  بهاری باد.


خلاق ترین مادر دنیا

$
0
0


 مادرم  ما را در زمستان چگونه گرم می کرد تا ما بهاری شویم؟

خوب که چشم هایم را باز می کردم ، احساس می کردم که خدا در شکلی به نام  یک مادر منتظر من نشسته است.

هیچ موقع بعد از من از خواب بلند نشد.

من تعجب می کردم از کجا این همه انرژی خوب را می گیرد.

مادر من درس نخوانده بود و می گفت کتاب ها برای من سیاه هستند، اما همیشه آنچنان قشنگ به من گوش می داد که من احساس می کردم ، درس خوانده ترین آدم دنیا است.

مادر من گاهی که با بی مهری پدرم مواجه می شد، لبخند می زد و می گفت خسته است، اگر نه خیلی دوست دارد که ما را شاد کند.

من در او هیچگاه گلایه ندیدم.

یک روز با عصبانیت به مادرم گفتم که برای چه هر روز شکر خدا می کنی؟ ما که حتی برای خوردن مشکل داریم و گاه برای خوابیدن و گاه برای گرما.

مادرم خندید، گفت: هنوز خدا را نشناخته ای، وجود عجیبی است و هیچگاه همه خودش را به ما نشان نمی دهد.

آرام، مادرم چشم هایم را نوازش داد و گفت: پسرم خوب می بینی و من با خوشحالی گفتم آره من خوب می بینم. مادرم گفت: همه دیدن از خداست، خوشحال باش. گوش های مرا نوازش داد. گفت: خوب می شنوی؟ گفتم آره خوب می شنوم ، مادرم گفت: هر لحظه شنیدن، یک هدیه خداست.

دست بر سینه ام گذاشت و گفت: خوب نفس می کشی؟ من یک نفس عمیق کشیدم و گفتم خیلی خوب. گفت: این هم یکی از نعمت های خداست که به ما داده است.

آن روز مادرم 180 نعمت خدا را که نمی دیدم شمرد. من آن روز فهمیدم که چقدر ثروتمند هستم.

آرام آرام بزرگ شدم. کیف من در مدرسه یک کشی بود که دور کتاب هایم می بستم و من با آن کیف کیف می کردم. چون بعضی از بچه ها، کیفشان، کف کیفشان بود. اما کیف من ایر کن دی شنر  داشت و کتاب هایم خنک می شد. و من آرام آرام با کتاب های خنک و شاد به مدرسه می رفتم.

کفش هایم ترومپت می زد. چون چند سوراخ داشت که آب می توانست پای مرا خنک کند.

من از هر دردی یک داستان ساختم. یک شعر سرودم. یک قصه گفتم.

و امروز مادرم در آن دنیا پیش اموات با خوشحالی نگاه می کند و به همه می گوید این پسر من است. این بچه من است. این فرزند من است. من با قصه به جای غصه او را بزرگ کردم.

ما هر روز در خانه مان یک قصه تازه داشتیم. یکی شاه پریان از زیان مادرم بیرون می آمد و ما با او آشنا می شدیم. یک روز هم کچل کفتر باز. بک روز چهل گیس. یک روز داستان پیر زنگی.

هر روز مادرم برایمان یک داستان می ساخت و ما با داستان مادرم از داستان خودمان کمی قانع می شدیم  و به زیبایی هستی توجه می کردیم.

من آن روز نمی دانستم که مادرم، خلاق ترین مادر دنیاست تا آنکه یک روز مادرم را برای عمل قلب به بیمارستان بردند.

به ما گفتند هیچ می دانید استخوان هایش پوک است.مادرمتسبیحیدر دست داشت آرام صلوات می فرستاد و می گفت:من هیچ استخوان پوکی ندارم. دیشب من امام حسین را در خواب دبدم که می گفت: »نگران نباش عمل خوبی خواهی داشت.«

ما آن روز در بیمارستان شریعتی تهران، مادرم را با همان صدای تسبیح عمل کردیم و عمل مادرم موفقیت آمیز شد.

من فهمیدم انسان های با ایمان همه چیزشان در دست دیگران نیست و آن ها در خودشان زندگی را تکرار می کنند. زندگی را به وزن درمی آورند.

این مطلب به عنوان صحبت های آغازین دکتر غلام رضا کردی، متخصص روانشناسی در برنامه آمورشی ارتباط خلاقدر تاریخ 16 اسفند 1391 در تالار فخرالدین اسعد گرگانیمطرحشد که آن رابه شهروندان علاقمند به نگاه و عمل خلاقانه تقدیم می کنم.

به اعتقاد او انسان های مسئول، خلاق هستند.

 انسان خلاق، دارای ارتباط ساده است.

انسان دارای ارتباط خلاق، مثبت اندیش است.

دم گرم، اساس ارتباط خلاق است.

انسان خلاق، زبان خیر دارد.

انسان خلاق به دنیال کشف دروغ گفتن های دیگران نیست. اگر می خواهید زندگی شما خلاق باشد، اعتماد کنید. کشف دروغ، فاسد ترین فساد است.

و انسان خلاق در کار دیگران دخالت نمی کند.

 

 

 

خانه عشق برای شمال ایران

$
0
0


به جز عشق نمی توان بنا کرد. به جز عشق نمی توان ساخت. به جز عشق نمی توان اداره کرد و به جز عشق نمی توان به آن نگاه کرد.

با اندیشه عشق ورزی خانه ای را بنا می کنند که تنها در آن فقط عشق وجود دارد. عشقی نه از سر ترحم بلکه مسئولیت و انسان دوستی.

« خانه عشق ماهک« نام نخستین بیمارستان سرطان در شمال ایران است که ساخت آن در شهر ساری آغاز شده است. مهرورزان مازندرانی در جمعی صمیمانه تصمیم گرفتند این مرکز را در مجاورت بیمارستان بوعلی سینا مرکز مازندران بنا کنند تا از این پس کودکان سرطانی شمال ایران نیز قادر باشند با زحمت کمتری تحت معالجه قرار گیرند.

این خبر در پایان سال گذشته (15 اسفند) در مراسم مهر و مهرورزی در جمع دانشجویان دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانتوسط آقای کواکبیان عضو هئیت امنای این مرکز عنوان شد.

ما هم می توانیم با کمک های خیرخواهانه معنوی و مادی خود عضو این خانه عشق شویم.

فراموش نکنیم شرط ورود به این خانه نیت خالصانه است...

مسئولیتی تازه از نوع ترافیکی

$
0
0



می دانستم که درآن مجموعه چه خبر است و از چه نیروهایی برخوردار است.  با این حال، پیشنهاد شهردار محترم را پذیرفتم.  او گفت: » در سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان به شما احتیاج دارم.«

 اما من که به دلیل انتقاد در بی توجهی به یک پروژه مهمی چون شهر الکترونیک گرگان با  تهیه یک نطق پیش از دستور، بالاخره از شورای شهر گرگان خارج شدم، سه ماه فعالیت و وقت خود را بدون حکم  به کسب اطلاع از وضعیت موجود گذراندم و به ارزیابی آنچه فکر می کردم می تواند موثر باشد مشغول ساختم.

 در سازمانی ورود پیدا کردم که به محض حضور هر نیروی تازه واردی به ویژه اگر از دانش و تجربه در خور توجه برخوردار باشد یک نفر هست که به دلیل احساس خطر از مسئولیتش، وقتش را به جست و جو از زندگی کاری و شخصی آن فرد می گذارد. این رفتار برای من خیلی عجیب، سوال برانگیز و غیر فرهنگی و در عین حال حرکتی کمدی به نظر می رسید.  چرا باید یک فرد اینقدر ضعیف باشد که اینگونه با ورود هر فرد نگران وضعیت خود باشد.؟! البته به نظر می رسد او علاوه بر نگرانی خودش، عاملی هم از طرف برخی برای کسب اطلاعات شخصی و کاری از اوضاع و احوال دیگران است.

 در همان آغازین روزهای کاری در جلسه اداری که گذاشته شد وقتی معرفی شدم اعلام کردم من فقط در کار خود و دانش خود فعالیت خواهم کرد که مربوط به مسئولیت کسی نخواهد بود. اما در عین حال چنانچه به همکاری ام احتیاج بود با کمال میل خواهم پذیرفت.

 برنامه رادیویی شهر یادگار، پروژه ای بود که با هدف اطلاع رسانی و آموزش شهروندی از مجموعه شهرداری گرگان از طرف شهردار محترم  برای پی گیری و اجرا به سازمان ارجاع شد. این مسئولیت نیز به واحد فرهنگی ارجاع شد. من هم به ناچار در واحد فرهنگی حضور داشتم . واحدی که در آن  بارها شاهد رفتارهای غیر فرهنگی و غیر انسانی بودم.

 یرنامه شهر بادگار هم جزء وظابف اصلی ام شد. این برنامه ارتباطاتم را با تمام مجموعه شهرداری گسترش داد. برخی از معاونت ها و مدیران شهرداری به شکل موثری از این برنامه در حیطه مسئولیت خود استفاده کردند تعدادی نیز نه دل به همکاری داشتند و نه این برنامه را با هزینه بالا قابل قبول می دانستند. دو سال این برنامه به اجرا گذاشت و سرانجام  مدت قرارداد در سال 91 به پایان رسید و خیال من هم کمی آسوده شد.

 در همین مدت با دانشی که از پروژه شهر الکترونیک آموخته بودم وقت خود را برای راه اندازی وبلاگ شخصی ام سپری کردم که به شکل شایسته ای هم  طراحی و آغاز به فعالیت آن با مشاوره های خوب دوستان خوبم در خارج از سازمان صورت گرفت.

 پس از مدتی سرانجام مدیرعامل خواست که وب سایت سازمان را با طراحی جدید راه اندازی کنم که این خود کاری کاملا اختصاصی بود که باید با وقت، صبوری و دقت صورت می گرفت که خدا را شکر به خوبی سامان یافت. نامش رامرکز رسانه ای سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان گذاشتم.

 در همین نخستین گام های فعالیت پس از سه ماه، مدیرعامل خواست که کتابچه ای را در خصوص گرگان برای شهروندان مسافر تهیه کنم.

و سرانجام دو روز قبل از پایان سال 89، کتابچه ی گرگان؛ سرزمین تاریخ و طبیعت را در فعالیت خبرنگاری خود به انتشار رساندم.

 مدت شش ماه مسئولیت خود را با حمایت و اعتماد مدیرعامل محترم به برنامه ریزی برای اطلاع رسانی به صورت اختصاصی گذاشتمتا اینکه در یکی از برنامه های خانه فرهنگ جوان سازمان دعوت شدم. جلسه ای برای همفکری در شورای فرهنگی محله انجیراب و افسران.

به شدت احساس کردم این محله به کار آموزشی نیاز دارد و نخستین برنامه آموزشی را پیشنهاد دادم که مورد موافقت این شورا و مدیرعامل محترم قرار گرفت.نتیجه کار رضایت بخش بود و یکسال بعد این تاثیر را توسط یک دانش آموز ممتاز در این محله مشاهده کردم. خدا را شکر.

بعداز ایناقدام، برنامه ریزی و پی گیری برنامه های آموزش شهروندی برای شهروندان با حضور متخصصان برجسته کشوری به مسئولیتم اضافه شد.

 و اکنون با برنامه ریزیو اجرایهفت برنامه آموزشی بر اساس درخواست شهروندان، فعالیت خود را در سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان پس از دو سال و نیم به پایان رساندم.

 تفکرم بر این است که ماموریتم در این سازمان به پایان رسیده است و هر فعالیتی که لازم بود انجام شده است.

 دو ماه مانده به پایان سال پس از گفت و گو با مدیرعامل و شهردار محترم از ابتدای سال 92 بر اساس اعلام نیاز مرکز کنترل ترافیک شهرداری گرگان به این مجموعه کاملا متفاوت ورود پیدا کردم.

 مرکزی متفاوت از نظر شخصیت ها، ادبیات گفتاری و نوع فعالیت.

 شهردار محترم نمی خواست نیروی من در این مرکز به هدر رود. از مدیر محترم ترافیک نیز خواست از تمام توانم، بهره ببرد. من هم گفتم نگران نباشید من وقتم را هدر نمی دهم.

 او در گذشته گفته بود: »شما هر جا باشید سودمند هستید.«

سه برنامه رادیو ترافیک، اطلاع رسانی حرفه ای از مرکز کنترل ترافیک و  آموزش های موثر ترافیکی برای شهروندان پیش روی من است...

 پس خدایا

جایی نرسد کس به توانایی خویش    

 الا تو چراغ رحمتش داری پیش

 امیدوارم به یاری خدای مهربان، در این مجموعه کاملا متفاوت، با برنامه های پیش بینی شده با ثمر باشم.

لازم می دانم از تمام توجه و حمایت های شهردار و مدیر عامل محترم سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان در اجرای برنامه ها تشکر کنم. برایشان همواره آرزوی سلامتی دارم.

در این مدت دوستان با ارزشی هم در خارج از سازمان وارد زندگی کاری ام شدند دوستانی که همواره باعث دلگرمی و انگیزه برای فعالیت هایم بودند. آن ها را فراموش نخواهم کرد.

و کلام آخر تجربه های موثری را به هنگام مسئولیتم در این سازمان آموختم.

 

 

رانندگی در پیاده رو

$
0
0




انتخاب های ما در زندگی گاهی آنقدر عجیب و وحشتناک است که ما را به قول شهردار گرگاندر بعضی مواقع به نمادی از انسان هایی با رفتارهای  غیر استاندارد تبدیل کرده است.

در پیاده رو پارک کردیم و انگار نه انگار. پا را فراتر می گذاریم و دامنه بی قانونی های خود را گسترش می دهیم و پیاده رو را هم برای تردد خودرو  انتخاب می کنیم.

در خیابان شهید بهشتی، تقاطع زمزم سابق و بانک ملی ایران که مصلای شهر هم در آن واقع شده است، قرار داریم.

خودروی پزوی 206 از داخل خیابان بهارستان به خیابان شهید بهشتی وارد می شود. ترافیک روان است. اما صاحب این خودرو،  پیاده رو را برای عبور سریع تر انتخاب می کند و با سرعت زیاد وارد مسیر پیاده رو ی مصلا و دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان می شود و بعد هم فکر می کند چقدر زیرک است. سپس پس از عبور با سرعت از پیاده رو به داخل خیابان اصلی وارد می شود و به اصطلاح از راه میان بر بهره می برد.

اما نمی داند پلیس راهور از طریق دوربین های نامحسوس مرکز ترافیک و حمل و نقل شهرداری گرگانرفتار او را شکار کرده و تمام تصاویر خلاف قانون او را مرحله به مرحله ثبت نموده است.

کد 2011، عنوان تخلف رانندگی عبور وسائل نقلیه از پیاده رو است. جریمه این تخلف 50 هزار تومان تعیین شده است. و جریمه سنگین تر آنکه یک نمره منفی هم به این راننده داده می شود. وقتی نمره منفی یک راننده به عدد 30 برسد حق رانندگی از او گرفته خواهد شد.

حال بیندیشید که چنین شهروندی وقتی از محل پیاده رو برای عبور خود استفاده می کند می تواند راننده ای مطمئن برای شهر محسوب شود.؟ پس دادن جریمه، حداقل برخورد قانونی با چنین راننده ای است.

 

 

دستاوردهای فضای سبز توسط سناتور ایرانی دانشگاه آریزونا به محققان اصفهان

$
0
0

 

آن ها همواره در ارائه طرح های ابتکاری پیشتارند. زیرا می دانند پیامدهای این پیشتازی چگونه آن ها را به گل های سر سبد ایران در تمام زمینه ها تبدیل ساخته است.

با اندیشه جمعی به مسائل می پردازند و با تدبیر آینده نگری می کنند. برای ساختن آینده ای روشن، هرگونه  سرمایه گذاری را می پذیرند و وقتی به یک نتیجه رضایت بخش دست می یابند لحظه ای درنگ نمی کنند و با پرداخت هزینه های حساب شده، سود کلانی را نصیب شهر و شهروندان خود می سازند سودی چون تربیت نیروی انسانی آگاه و متخصص در زمینه های مختلف.

اینکه اصفهانی ها همواره مانند شهروندان ملل پیشرفته چهان قدر فرصت ها و سرمایه هایی که نصیبشان می شود را به خوبی می دانند و به شکل شایسته ای هم از نیروهای انسانی زبده برای پیشرفت وضعیتشان بهره می برند زبانزد عام و خاص است. و اصولا یکی از دلایل سازندگی و اقدامات رو به رشد در شهر تاریخی و صنعتی اصفهان، وجود تفکر بهره مندی از دانش نیروی انسانی پرورش یافته از سراسر دنیاست.

دکتر علی نیک بخت،عضوهیات علمی و مدیر گروه پژوهشی مهندسی فضای سبز شهری دانشگاه صنعتی اصفهان"  است. وقتی از طرف شهرداری اصفهان برای ارائه طرح های جدید فضای سبز این شهر دعوت به همکاری شد فعالیت خود را برای جست و جو در عرصه بین اللملی جهت بافتن دستاوردهای روز دنیا در زمینه فضای سبز گذاشت.

به محقق و استادی در چست و جو های خود رسید که او را به خاطر  آثار فعالیت هایش شگفت زده ساخت. دانشمند سال جهان، پدر فضای سیز دنیا، استاد نمونه دانشگاه آریزونا، محقق برجسته سازمان بین اللملی فضای سبز امریکا، استاد برگزیده دانشگاه کمبریج انگلستان، موثر ترین ارزیاب طرح های فضای سبز امریکا و سناتور دانشگاه آریزونا را یافت.

بی درنگ در مدت دو ماه با پی گیری های خستگی ناپذیر به همراه همسر خود بانوی محنرم استاد مریم حقیقی از چنین فرصت ارزشمندی بهره برد و با ارتباطات قوی و  هدفمند توانستپروفسور محمد پسر ک لیرا برای تدریس و ارائه کارگاه های آموزشی به دانشگاه صنعتی اصفهان دعوت کند.

هم اینک این دایرۀ المعارف متحرک علوم کشاورزی دنیا به تدریس دانشجویان مشغول است و  به خاطر مدیریت قوی و هماهنگی های رئیس این دانشگاه، به ویژه  آقاب دکتر نعمت اعتمادی، معاونت محترم پژوهشی دانشکده کشاورزی به همراه اساتید سخت کوش این دانشکده، یسار از این سفر علمی راضی است.

او با برنامه ریزی های صورت گرفته قرار است دو کارگاه آموزشی شامل روش های جدید مدیریت تنش های محیطی بر گیاهان فضای سبز با تاکید بر چمن ها روز چهارشنبه 28 فروردین از ساعت 8 تا 10 صبح و مقاله نویسی به صورت علمی و نکات حائز اهمیت در موفقیت پذیرش مقالات بین اللملی از ساعت 30:10 تا 12:30 همان روز برگزار کند.

اصفهان به یمن وجود چنین مدیران و اسانید برنامه ریز و محققی آگاه به شهری زیبا  تماشایی و در خور سکونت در ایران تبدیل شده است.

دانشجویان، محققان و اسانید دانشکده پس از گذراندن این دوره های آموزشی از طرف پدر فضای سبز و بیان های دنیا و مسئولان برگزاری این کارگاه ها، گواهی نامه شرکت در کارگاه آموزشی را دریافت خواهند کرد.

جالب است صبح روز دوشنبه 26 فروردین خبری مسرت بخش و غرور آفرین دربافت کردیم مبنی بر اینکه دانشگاه صنعتی اصفهان بعد از دانشگاه صنعتی شریف و داشگاه تهران به رتبه سوم دانشگاه های کشور از نظز علمی دست بافت.

اعمال قانون تخلف سیگار کشیدن

$
0
0

                                                            

 

 پشت چراغ قرمز ایستاد. دستش را از پنجره ماشینش بیرون آورد. در همین حین دوربین نامحسوس مرکز کنترل ترافیک و حمل و نقل شهرداری گرگانبه گردش درآمد. به نظر می رسد خیالی راحت برای این عمل خود دارد.  سیگار می کشد و پس از استعمال سیگار ته سیگارش را به داخل خیابان می ریزد.

 استعمال دخانیات یک تخلف در رانندگی است. این تخلف را دوربین ثبت می کند و  اعمال قانون صورت می گیرد.

به موجب قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی، این راننده توسط پلیس راهور مستقر در مرکز کنترل ترافیک و حمل و نقل شهرداری گرگان مبلغ 20 هزار تومان برای سیگار کشیدن جریمه شد.

تا ده روز آینده مبلغ جریمه برای این راننده متخلف از طریق پست به درب منزل صاحب وسیله نقلیه ارسال می شود و تا دو ماه فرصت دارد این مبلغ را پرداخت کند.

این جریمه با هدف جلوگیری از حوادث صورت می گیرد. سیگار کشیدن سبب حواس پرتی به هنگام رانندگی می شود و احتمال هر گونه حوادث رانندگی را افزایش می دهد.

در ماده 180 قانون راهنمایی رانندگی آمده است: رانندگان حق ندارند ضمن رانندگی، دخانیات استعمال کنند یا خوراکی و یا آشامیدنی میل کنند.

شهروندان محترم، اعمال قانون جدی است. با رعایت مقررات رانندگی به فکر سلامت و ایمنی خود و افراد جامعه باشید.

خطرات تخلفات رانندگی برای کودکان

$
0
0

 

سه کودک معصوم بی خبر از وضعیت خود هستند. آنها هیجان کودکی دارند  و از مقررات و قوانین رانندگی بی خبر هستند. افرادی هم که می دانند بی توجهی نشان می دهند و به نتیجه کار خود فکر نمی کنند. متاسفانه آنها فقط  در اندیشه سود بیشتر هستند.

این سه کودک  کمتر از 8 سال سن دارند در صندلی جلو در کنار راننده می نشینند و راننده هم به آنها نمی گوید نشستن آن ها در صندلی جلو خطرناک و خلاف قانون راهنمایی و رانددگی است.

بسیار اتفاق افتاده است برای چنین کودکانی خطرات جانی اتفاق افتاده است و آن ها زندگی خود را به خاطرسهل انگاری چنین رانندگانی از دست داده اند و یا دچار حوادث تلخ شده اند.

ماده 220 قانون راهنمایی و رانندگی مربوط به تخلف سوار کردن اطفال کمتر از 12 سال در صندلی جلوی اتومبیل است.

پلیس راهور مستقر در مرکز کنترل ترافیک شهرداری گرگان به موجب این قانون راننده متخلف را مبلغ 20 هزار تومان جریمه کرد.

البته تخلف دیگری هم در این میان انجام شده است. در صندلی جلو فقط جای یک نفر است این راننده متخلف، سه کودک را در کنار خود قرار داده است. ماده 190 هم در خصوص ممنوعیت سوار کردن سرنشین اضافه بر ظرفیت مجاز در وسایل نقلیه است.

بر  اساس این ماده قانونی مبلغ 30 هزار تومان دیگر، جریمه به این راننده تعلق می گیرد.

                                                                            

این رفتار خلاف قانون فقط شامل حال راننده مرد نمی شود بانویی هم در همین تقاطع در روز دیگر مرتکب کاری خطرآفرین برای کودک خود شده است. ببینید چگونه این کودک سر خود را از ماشین بیرون آورده است. خطر هر لحظه در کمین این کودک است. اما راننده و دیگر سرنشین آن کاملا بی توجه به خطری که هر لجظه زندگی این کودک را تهدید می کند، هستند.

این خلاف، جریمه ای برابر با 30 هزار تومان دارد که پلیس راهور در مرکز کنترل ترافیک شهرداری گرگان سریع دست به کار شده و قانون را اعمال می کند.

این دو اتفاق در تقاطع خیابان فلسفی گرگان رخ داده است.

مادران و پدران عزیز راننده، بچه ها همانند بهار زیبا هستند، لطفا با عدم احتیاط در رانندگی، بهار آن ها را خزان نکنید.


آغاز به کار مرکز پیام رسانی و آموزش ترافیک شهرداری گرگان

$
0
0

 

 

مرکز پیام رسانی و آموزش اداره حمل و نقل ترافیک و شهرداری گرگان از روز شنبه هفتم اردیبهشت آغاز به کار می کند.

این مرکز تلاش می کند شهروندان را از وضعیت ترافیکی خیابان ها و تقاطع های نقاط مختلف شهر با خبر سازد و اطلاعات ترافیکی مورد نیاز آن ها را از طریق کارشناسان مرکز کنترل ترافیک و عوامل محترم پلیس راهور هر روز صبح از برنامه رادیویی »گلستان سلام«  ارائه کند.

لازم است بدانیم که دوربین های هوشمند مرکز کنترل ترافیک شهرداری گرگان 24 ساعته و به صورت منظم در دو شیفت وضعیت تقاطع و معابر را زیر نظر دارد.

در این خصوص شهروندان می توانند با شماره تلفن  2268011  تماس گرفته و اتفاقات ترافیکی شهر را به اطلاع کارشناسان این اداره برسانند.

آگاه باشیم و بپذیریم آموزش و پیام رسانی، کلید رویارویی با مشکلات و بحران های مختلف فرهنگی و اجتماعی است و مشکل ترافیک نوعی معضل فرهنگی است که برای رفع آن نیازمند آموزش و اطلاع رسانی است به همین سبب این مرکز می کوشد ضمن پیام رسانی از ترافیک شهر گرگان، نسبت به آموزش های ترافیکی برای مخاطبان مختلف نیز برنامه ریزی کند.

آموزش رفتارهای ترافیکی به شهروندان گرگانی

$
0
0

 

در نظر بگیرید وقتی راننده ای به راحتی بدون هیچگونه نگرانی در پیاده رو رانندگی می کند، در پیاده رو ماشین خود را با آرامش پارک می سازد، به هنگام رانندگی کودک یک ساله ای را در جلوی ماشین سوار می کند و یا کودک را در بغل خود می گذارد و راننده ای که با خیالی آسوده خودرو را روی خط عابر پیاده متوقف می سازند، چگونه می توان انتظار نظم و رفتارههای منطبق بر قانون راهنمایی و رانندگی داشت؟

مشاهده چنین رفتارهای خلافی نشان می دهد که ترافیک نیاز به فرهنگ سازی دارد و در این خصوص باید آموزش رفتارهای ترافیکی از شعار به عمل تبدیل شود.

آنچه در شهر مشاهده می شود نشان می دهد که شهروندان گرگانی در تمام سنین به شدت به آموزش رفتارهای ترافیکی نیاز دارند. از سوی دیگر افزایش آمار تخلفات رانندگی و تصادفات منجر به مرگ ضرورت برنامه های آموزشی را دو چندان می سازد.

در همین رابطه فرخنده فیروز فرد مدیر خانه فرهنگ جوان، شهروندی است که در زمان رانندگی بسیار قانون مند برخورد می کند و تاکنون نشده که خلاف مقررات رفتار کند. فرزندان خود را هم اینگونه آموزش داده است که با احتیاط و طبق مقررات رانندگی کنند.

او به موجب مشاهدات خود از تخلفات رانندگی در سطح شهر، پیشقدم شد و به اداره حمل و نقل و ترافیک شهرداری گرگان آمد تا به کمک و همراهی مهندس مهدی بکائیان مدیریت این اداره بتوانند به برنامه ریزی آموزش رفتارهای ترافیکی بپردازند.

پس از بررسی های صورت گرفته و با هماهنگی های انجام شده، مقرر شد نخستین برنامه آموزشی رفتارهای ترافیکی از طریق خانه فرهنگ جوان برای دانشجویان گرگانی به اجرا گذاشته شود.

مرکز پیام رسانی و آموزش اداره حمل و نقل و ترافیک شهرداری گرگان با همکاری خانه فرهنگ جوان برنامه آموزش رفتارهای ترافیکی را برای کودکان مقطع دبستان و سنین 8 تا 16 سال را در دستور کار خود قرار داده است. این آموزش به صورت تئوری و عملی به اجرا گذاشته خواهد شد.

در این برنامه  آموزشی شهروندان علاوه بر آموزش قوانین، بحث اعمال قانون برای افراد متخلف، قوانین راهنمایی و رانندگی و روش های کمک به بحران ترافیک و نحوه ی نظارت از طریق دوربین های کنترل نامحسوس آشنا خواهند شد. 

سلام بر تو ای مادر برتر از جانم

$
0
0
 

سلام بر تو ای مادر برتر از جانم


تویی که مرا بزرگ کردی با فهمیدن چشم پوشیدن، شعور در آغوش کشیدن، فرستادن موجی از مهربانی و آرامش، تقسیم کردن آنچه در وجودت داری و دعای خیر همراه کردن...

برای تو می گویم که تمام وجودت بخشیدن است.

سلام بر تو ای مادر برتر از جانم

پاکبان گرگان، کارگر نمونه ایران

$
0
0

 

وقتی وجدان بیدار داشته باشی نیازی به وجود هیچکس برای کنترل نداری. اصلا این ندای درونی را به تو بخشیده که در همه حال بیدار و هوشیار باشی. تو با این هوشیاری به فکر رفتار خلاف نمی افتی  چه برسد به آنکه بخواهی کار نادرستی انجام دهی.

تو با اخلاق پرورش یافتی پس روزی بدون زحمت جایی بر سر سفره زندگی ات ندارد. تو با ایمان رشد کردی پس در همه اوضاع و احوال اسیر و سوسه های غیر انسانی نخواهی شد.

تو آموخته ای که هیچ کار خلافی حتی اگر با مهارت هم انجام گیرد، فایده ای ندارد. تو هیچگاه دست به کارهای پلید که امروزه از نظر خیلی ها که برای رسیدن به اهدافشان در دستور کار زندگی شان قرار دارد، نداشتی و نخواهی داشت.

 تو که در عین تنگدستی و نیاز، امانتدار اموال شهروندان این مرز و بوم شدی و به قول آقای ابراهیم کریمی حیثیت شهرداری را بالا بردی.

برای تو می نویسم ای پاکبان شهرم که در روز جهانی کارگر به عنوان کارگر نمونه انتخاب شدی و  سرفرازی دوباره برای گرگان  به عنوان سرزمین تاریخ و طبیعت به ارمغان آوردی.

وقتی اقای حسن مزرعی نوده را فروردین ماه سال جاری در شهر دیدم خبر مراسم تقدیر را در روز جهانی کارگر دریافت کردم. خیلی خوشحال شدم چون می دانستم خداوند نتایج فعالیت های صادقانه او را خواهد داد.

و در ساعت های پایانی روز پنجشنیه گذشته او را در قسمت بایگانی شهرداری دیدم. وقتی خبر برگزاری این مراسم را از او شنیدم خوشحالی ام دو چندان شد چون او سزاوار بهترین ها است.

او به شدت تحت فشار اقتصادی زندگی خود را سپری می کند هدیه انتخابش به عنوان کارگر نمونه  یک دستگاه پراید از طرف رئیس جمهوری ایران بود. مبارکش باشد و به سلامتی از این هدیه بهره ببرد.

ممکن است یک روز این پاکبان را در شهر ببینید. او در ناحیه 2 شهرداری گرگان واقع در چاله باغ مشغول به فعالیت است.

و شاید ما بخواهیم کمی انسانی فکر کنیم و انسانی زندگی بسازیم. آقای مزرعی یک الگوی زنده برای همه ما می تواند باشد. اگر بخواهیم...

 

در رانندگی خودمان از قانون مهم تریم!

$
0
0



جاده ها و خیابان های ما خراب است. امکانات ما کم است. پلیس به موقع عمل نمی کند و فقط بلد است جریمه کند و ترافیک ما هرج و مرج دارد. همه این موارد درست، اما آیا وقت آن نرسیده است مردم ما هم »خود کنترل« و »خود پلیس« باشند؟

 این صحیت ها را از طرف آقای مهدی اسماعیل تبار، کارشناس و تحلیل گر امور اجتماعی در برنامه آموزشی 30 دقیقه ای به نام »شوک« که از شبکه 3  سیمای ایران تهیه و پخش شده بود، مشاهده کردم.

وی در بخشی دیگر از این برنامه اضافه می کند : تاسف بار تر آنکه برخی خودشان را مهم تر از قانون می دانند و حاضرند به راحتی تخلف کنند.

او تاکید می کند باید کاری کنیم که قانون برای همه در رفتارهای ترافیکی ارزشمند باشد. بهترین راهکار عملی آموزش رفتارهای ترافیکی برای همه شهروندان است.

گرگان در یکماه اخیر 4 تصادف منجر به مرگ را شاهد بوده است که بازتاب نگران کننده ای را برای شهروندان داشته است. تصادفاتی که علت آن به دلیل تخلف رانندگان از مقررات و قوانین رانندگی صورت گرفت.

با چنین شرایطی مهندس مهدی بکاییان مدیر اداره حمل و نقل و ترافیک شهرداری گرگان با برنامه ریزی مرکز پیام رسانی و آموزش این اداره و هماهنگی و پی گیری های مدیریت خانه فرهنگ جوان سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان، بانوی محترم فرخنده فیروز فرد در نخستین برنامه آموزش رفتارهای ترافیکی در جمع دانشجویان علمی کاربردی گرگان یک واقع در شهرک حافظ حضور یافت.

و ی ابتدا تصاویر تهیه شده ناهنجاری های ترافیکی در شهر گرگان را برای دانشجویان به نمایش گذاشت و سپس قسمت هایی از فیلم آموزشی شوک را برای آنها پخش و سپس اعلام کرد: شهرداری گرگان به دنبال آن است که از درگیری های پلیس با شهروندان کاسته شود به همین سبب با نصب و تجهیز 14 دوربین در حال حاضر تمام حرکات رانندگان را توسط پلیس راهور کنترل و نظارت می کند. البته 43 دوربین جدید نیز در راه است که سبب خواهد شد که پلیس در سطح شهر کمتر در حرکت و ارتباط فیزیکی باشد.


به گفته بکاییان، در حال حاضر روزانه 600 برگ جریمه برای رانندگان متخلف ثبت می شود اما جریمه نمی تواند به تنهایی عامل بازدارنده ای برای انجام تخلف باشد. باید در کنار جریمه به آموزش رفتارهای ترافیکی بپردازیم.

به همین منظور برنامه های آموزشی برای سنین 6 تا 12 سال از طریق پارک ترافیک را به صورت جدی از طرف این اداره پی گیری خواهیم کرد.

او گفت: برخی برایشان عادت شده است و مرتبا تلاش می کنند این باور را به همه القا کنند که حالا چه کسی قانون را رعایت می کند تا ما رعایت کنیم اما باید بگویم که در رانندگی ثاینه ها و صدم های ثانیه ها در زندگی ما نقش دارد به طوری که با هر رفتار خودسرانه و پر خطری حادثه های مرگباری را برای خود و اطرافیان رقم می زنیم.

ما در ترافیک شهرداری گرگان به دنبال رعایت قانون مقررات راهنمایی و رانندگی  از طرف همه شهروندان هستیم و برای همه گیر شدن این موضوع، اجرای برنامه های آموزشی هدفمند را پی گیری خواهیم کرد. ما تلاش خواهیم کرد شهروندان قانون و اجرای قانون را مهم تر از خود بدانند.

مدیر اداره حمل و نقل و ترافیک شهرداری گرگان با اظهار تاسف از این مطلب که بعضی از شهروندان در گرگان ترجیح می دهند به جای پارک در پارکینگ ها از پارک های حاشیه ای برای توقف استفاده کنند و در پاسخ به پرسش یکی از دانشجویان مبنی بر اینکه پارکینگ های گرگان از امکانات مناسبی برخوردار نیستند گفت: این انتقاد کاملا درست است.


یکی از دانشجویان از ورود خودروها به خیایان های یکطرفه در خیابان بهاران گرگان و نداشتن کنترل و برخورد با چنین رانندگان متخلفی انتقاد کرد که بکاییان در این زمینه اعلام کرد که نصب تابلوها ی ورود ممنوع را در این مسیر از طریق همکاران اداره ترافیک پی گیری خواهیم کرد و در اینجا از همکاران خوبم در اداره راهنمایی و رانندگی در خواست می کنم مسیرهای یکطرفه و ورود ممنوع در کنترل بیشتری قرار گیرد که مهم ترین آنها خیابان های ملل، بهاران، شهریور، کوی ویلا و سپید وش می باشد.

دانشجوی دیگری که در رشته فناوری اطلاعات مشغول به تحصیل است پرسید چرا هیچ برنامه فرهنگی را از طریق صدا و سیما برای آموزش رفتارهای ترافیکی ارائه نمی کنید؟ این دانشجو در ادامه سوال کرد آیا دوربین های کنترل نامحسوس شهرداری پارک های دوبل را هم نظارت دارد؟ بکاییان چنین پاسخ داد:

ما نسبت به برنامه های آموزشی به ویژه از طریق سیما توجه بیشتری خواهیم کرد اما در نشست هایی که به صورت اختصاصی با دست اندرکاران این رسانه داشتیم قرار است ساخت برنامه های آموزشی در خصوص فرهنگ سازی رفتارهای ترافیکی را برای شهروندان به صورت جدی پی گیری کنیم. در خصوص نظارت پارک های دوبل هم باید بگویم که پارک های دوبل توسط دوربین ها کنترل و اعمال قانون می شود.

وی در پایان آمادگی اداره حمل و نقل و ترافیک شهرداری گرگان را برای بازدید دانشجویان از مرکز مانیتورینگ اعلام کرد.

در این برنامه آموزشی، مدیر گروه آموزشی دانشگاه، دانشجویان رشته های امور فرهنگی، گرافیک، حسابداری، معماری و فناوری اطلاعات،مدیر خانه ها فرهنگ سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان و مسئول اطلاع رسانی این سازمان  شرکت داشتند.


توضیح: عکس ها توسط آقای سید حسن مردمومن تهیه شده است.


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Viewing all 427 articles
Browse latest View live