Quantcast
Channel: آوا و آوات
Viewing all 417 articles
Browse latest View live

غیر استاندارد بودن دستگاه پمپ باد؛ علت انفجار در آپاراتی گرگان

$
0
0

 

مدیرعامل سازمان خدمات ایمنی و آتش نشانی شهرداری گرگان، غیر استاندارد بودن دستگاه پمپ باد را علت انفجار در آپاراتی گلها گرگان اعلام کرد.

در گفت و گویی که امروز با آقای محمد رضا اسفندیاری داشتم  در این باره چنین اضافه کرد: » سیستم کنترل کننده برای تنظیم باد در این دستگاه به دلیل غیر استاندادرد بودن، خوب عمل نکرده و به هنگام فشار برای باد کردن، منفجر می شود.

به گفته او، غیر ایمن بودن این دستگاه ها خطرات مرگباری را به همراه دارد و این مسئله همواره به مسئولان در شهرستان گرگان هشدار داده شده است اما متاسفانه به راحتی موضوع ایمنی در این مراکز مورد بی توجهی قرار  می گیرد.

اسفندیاری اعلام کرد: دو سال پیش طرح آموزش ایمنی در مراکز الکتریکی با برآورد هزینه بسیار کم به مبلغ 10 هزار تومان برای هر مرکز به کمسیون نظارت استان ارائه شد اما مجمع صنفی شهرستان گرگان از اجرای طرح به دلیل برآورد این هزینه، شانه خالی کرد.

او گفت: » هفته پیش پمپ یک کارواش در منطقه امام رضا به دلیل اتصالی برق منفجر می شود و یکی از شهروندان به دلیل برق گرفتگی جان خود را از دست می دهد.«

مدیرعامل خدمات ایمنی و آتش نشانی شهرداری گرگان اضافه می کند: »نمی دانم تا کی باید شاهد مرگ شهروندان به دلیل ایمن نبودن فضای کاری در این شهر بود؟«.

اضافه می کینم که در رابطه با آخرین وضعیت مصدومان این حادثه به محل آپاراتی گلها رفتم و از صاحب مغازه تعویض روغن که در نزدیک این حادثه مشغول به کار است پرسیدم. او گفت: «مشتری این مغازه دچار شکستگی پا و به دلیل اصابت شیشه سبب پارگی در ناجیه پا شده است که پس از مراحل رسیدگی برای استراحت به منزل فرستاده شده است».

سعید احمدی یکی از صاحبان مغازه برای خروج  شیشه از دو ناحیه کمر و گردنش تحت عمل جراحی قرار می گیرد و هم اکنون در بیمارستان بستری است. علی احمدی برادر صاحب مغازه نیز از ناحیه صورت و پا دچار سوختگی شده که پس از درمان برای مداوای بیشتر در خانه بستری شده است.

مرتضی نام کارگری است که در این آپارتی مشغول به کار بود. او هم به دلیل اصابت شیشه به گوشه چشمش دچار پارگی در این ناحیه شده که به ناچار نواحی پاره شده بخیه زده می شود.

این مغازه به مدت سه سال در پل گلها فعالیت داشته است.

نکته:از شهروندان عزیز به دلیل اشتباه در معرفی نام دستگاه گاز نیتروژن در پست قبلی که سبب انفجار اعلام شده بود، عذر خواهی می کنم. نام درست آن، دستگاه پمپ باد لاستیک است.

 

 

 


ارزیابی تاکتیک های بسکتبالیست های قدرتمند رقیب شهرداری گرگان

$
0
0

بازیکنان تیم شهرداری گرگان به همراه مربی آن با حضور در سالن اجتماعات سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان به  تماشای فیلم بازی بازیکنان تیم فولاد ماهان سپاهان به عنوان  رقیبی سرسخت و قدرتمند در بازی روز پنجشنبه 28 دی ماه پرداختند.

اسدالله کبیر مربی تیم بسکتبال شهرداری گرگان هدف از تماشای این بازی را ارزیابی و بررسی تاکتیک ها، نحوه ی حملات، دفاع و توانایی بازیکنان اعلام کرد.

تیم فولاد ماهان سپاهان دارای سه بازیکن تیم ملی و دو بازیکن خارجی قدر است. این تیم در بازی رفت موفق شده بود تیم شهرداری گرگان را با اختلاف پانزده امتیاز شکست دهد.

تیم شهرداری گرگان هم اکنون در رده دوم و تیم بسکتبال شهرداری گرگان در رده هشتم جدول مسابقات قرار دارد.

گرگان فردا پنجشنبه 28 دی ماه ساعت 16 دوباره یک روز تاریخی را در بسکتبال پیش روی خواهد داشت. این بازی در سالن امام خمینی (ره) برگزار می شود.

شادمانی تماشاچیان و هواداران بسکتبال را در این روز آرزومندیم.

تذکر و تلنگر

$
0
0





از آقای موسی فرمانی، مدیر محترم روابط عمومی امور آب منطقه ای گلستان برای ارسال این جملات قابل تامل که می تواند برای همه تذکر و تلنگری باشد، بسیار ممنون هستم.


47 سال طبابت دانش آموزان و معلمان گنبد و گرگان

$
0
0

آن دانش آموز ریز نقش زرنگ، درسخوان و ممتاز تا پزشک تحصیل کرده دانشکده پزشکی دانشگاه تهران که در تشخیص درد  و چاره جویی برای درمان از دقت فوق العاده ای هم برخوردار بود، شهروند شریفی است که خدمات او به شهروندان دایره جغرافیایی محل زادگاهش را در نوردیده است و او را به نماد انسانیت بدل ساخته است. انسانی که با عشق، خدمت کرد و با ویژه گی منحصر به فردی چون دوست داشتن همگان از هیچ تلاشی برای کاهش درد مراجعه کنندگان دریغ نورزید.

 پس از فارغ التحصیلی به عنوان یک پزشک در سال 1337 به استخدام آمورش و پرورش در می آید و به عنوان رئیس بهداری به مدت 20 سال در گنبد خدمت کرد. صبح ها یک روز در میان از ساعت 6 صبح به اطراف گنبد می رفت تا بچه های دانش آموز مریض را تیمارداری کند و تازه بعد از آن از ساعت 10:30 به مطب خود به مراجعه کنندگانی که به گفته همسرش، بانوی محترم طاهره تقوی، از داخل مطب تا راه پله چشم  انتظار او نشسته بودند، پرداخت.

آنقدر با محبت و مهربانی به بیماران دردمندش رسیدگی می کرد که خانواده های آن ها با مراجعه به منزلش خواهان کار کردن برای او به عنوان قدرشناسی بودند.

او آنقدر در دل شهروندان گنبد و اطراف این شهر عزیز است که هنوز فرزندان بیمارانش برای ادای احترام به دیدنش در گرگان می آیند.

چقدر بیمار دانش آموز و معلم را مداوا کرد، فقط خدا می داند... او حتی در خانه اش هم به کسانی که احتیاج به مراقبت داشتند، توجه خاص نشان می داد. نمی شد کسی او را ببیند. دیداری با او داشته باشد و از محبتش بی نصیب بماند. حتی من غریبه که برای نخستین بار با او و خانواده  محترمش مواجه شدم  و افتخار آشنایی برای من با چنین انسانی فراهم شد به رغم بیماری خاصش، می خواست که از من حتما پذیرایی شود.!

بعد از بیست سال خدمت بدون منت با احساس دینی که به محل زادگاهش گرگان داشت به این شهرنقل مکان کرد و 27 سال هم طبیب بیماران دانش آمور و معلمان سرزمینش بود. او از هم دوره ای های دکتر موحدی، دکتر هادیان و دکتر فلسفی است. این پزشک، دکتر محمد علی میرفاضلینام دارد.

پزشکی که خوبی و دوستی با مردم سر لوحه زندگیش بود و وقتی با اعتراض و انتقاد این طرز رفتارش مواجه می شد با آرامش و مهربانی می گفت: »خوبی ها نمی سوزد «.

و حال همسرش می گوید: »عاشقانه به این انسان خدمت می کنم چون فقط از او خوبی و نیکی دیدم«.

این پزشک خوشنام به برادرزاده هایش در روزهایی که کار طبابت به پایان می رسید مهارت های پزشکی می آموخت تا آن ها هم آموزش های لازم را کسب کنند. او همواره  همه را به درس خواندن و ادامه تحصیل تشویق می کرد.

کسی که در سال 1384 مطبش به دلیل کهولت سن تعطیل شد. کسی که به قول آقای نوری قدسی راثی، پیشکسوت فرهیخته تعلیم و تربیت گرگان زمین، وجودش الفت زمان گذشته و حال ما و محبتش دائمی است. و کسی که به گفته عزیز الله ولی نژاد دبیر بازنشسته گرگانی، نیمی از بیمارانش که فرهنگی بودند را به صورت رایگان ویزیت می کرد، هفت سالاست که به بیماریآلزایمرمبتلا شده است. بیماری که شدت آن در طی دو سال گذشته افزایش داشته است.

در روز پنجشنبه 28 دی ماه 91 که به مدت یک ساعت با اطلاع آقای قدسی راثی شرایط دیدارم با این عزیز و پدر مهربان رقم خورد، تعدادی از مدیران از اداره کل تعاون، رفاه و امور اجتماعی (که به قول خودشان چند ماهی است که دیدار با بازنشستگان حوزه های مختلف را در دستور کار خود قرار داده اند)، خانه مهر بازنشستگان و سازمان بازنشستگی استان گلستان نیز به دیدار این پزشک خوشنام گرگانی آمده بودند.

تعدادی از معلمان بازنشسته گرگانی ماهی دوبار به ملاقاتش می روند و  جویای احوالش می شوند.

مطمئن هستم دوستداران شهروندان برجسته و با افتخار گرگانی حتما تا فرصت باقی است دیدار با چنین انسان با شرافتی را به یکی از برنامه های ضروری خود تبدیل می سازند...

 

از آقای نوری قدسی راثی بزرگوار که زمینه دیدارم را با آقای دکتر محمد علی میر فاضلی عزیز و خانواده محترمشان فراهم ساخت بسیار متشکرم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اوستا؛ هدیه مرحوم دکتر شریف به شهردار گرگان

$
0
0





 

سه شنبه شب، سوم بهمن با آقای شهردار وقت ملاقات داشتم راس ساعت خود را به دفترش رساندم به رغم آنکه می دانستم راس ساعت او را به دلیل آنکه یا در جلسه ای است و یا در همان زمان به شخص دیگری هم قول داده است، نخواهم دید. وقتی وارد دفتر کار آقای ابراهیم کریمی شدم دو مراجعه کننده دیگر نیز نشسته بودند که آنها را نمی شناختم.

بعد از چند دقیقه از ورودم مسئول شیفت شب دفتر  شهردار که مرا می شناختگفت: خانم پسر ک لی خیلی کم شما را می بینیم؟! گفتم خوب محل کار و فعالیت ها به گونه ای است که شاید نیازی به رفت و آمد به شهرداری مرکز نباشد که ما در این جا رفت و آمد داشته باشیم.

بعد از پاسخ من آقای جوانی که در انتظار ملاقات با آقای شهردار بود از جایش برخاست و کمی به من نزدیک شد و سپس گفت : سلام خانم پسر ک لی. پاسخ او را دادم. نگاه متعجب مرا که دید، گفت: من شریف هستم.  اما متاسفانه باز هم به جا نیاوردم. عجیب بود که اصلا برایم آشنا نبود! دوباره گفت: فرزند مرحوم شریف. به او کمی نزدیک شدم  گفتم خیلی معذرت می خواهم.  متاسفانه شما را به جا نیاوردم. به نظزم خیلی عوض شده بود و یا شاید خیلی به چهره او درسه سال پیش دقت نکرده بودم. اما خیلی خوشحال شده بودم از اینکه دوباره او را می بینمبراستی که فرزند شریف و با اخلاق پدری چون دکتر شریف است.

صبح همان روز به یادش بودم . به یاد مرحوم دکتر محمد هادی شریف، عضو بسیار ارزشمند شورای شهر گرگان و مراسم خاک سپاری او را مرور می کردم که شب فرزند عزیز و محترمش را ملاقات کردم.  وقت خوبی بود با هم کمی صحبت کردیم . فکر می کرد هنوز در شورای شهر گرگان مشغول به کار هستم.

جالب است که آقای همراه او نیز به دلیل آشنایی اشبا پدرم گفت: شما دختر خانم آقای حاج یحیی هستید؟ گفتم: بله. ادامه داد عجیب است که من شما را تا به حال ندیدم.

وقتی از اوضاع و احوال خانواده جویا می شد شهردار محترم هم وارد دفتر شد... آنها چون از من زودتر وقت داشتند وارد دفتر اصلی شهردار شدند که البته ده دقیقه بعد از ورودشان از طرف شهردار خواسته شد که من هم وارد اتاقشان بشوم.

به محض ورودم دیدم مهندس رامین شریف کتابی در دست در حال اهدا کردن به آقای شهردار است او خطاب به شهردار گفت: این کتاب پدرم است. آن را به پاس زحماتی که در این مدت برای ما کشیده اید به شما تقدیم می کنم. نشسته بودم اما با مشاهده این رویداد،به آقای شهردار گفتم اشکالی ندارد از این صحنه هدیه، عکس بگیرم؟ شهردار هم این اجازه را به من داد.

شهردار یاد مرحوم دکتر شریف را گرامی داشت و من همیشه در شورای شهر گرگان می دیدم که آقای کریمی،احترام ویژه ای برای دکتر شریف قائل است.

در پایان گفت و گوی خود با شهردار یکبار دیگر از نزدیک هم از کتاب اوستا عکس تهیه کردم که البته در نیم ساعت آخر دیدارم با آقای شهردار، رئیس هیئت مدیره سازمان فرهنگی ورزشی شهردار ی گرگان هم حضور داشت...

شهردار وقتی کتاب را بر روی میزش می گذاشت به من گفت: نمی دانستم آقای دکتر شریف با آن همه اعتقادات شدید مذهبی اش، کتاب اوستا را هم می خواند!


کهنسال ترین درخت دنیا در دانشگاه آریزونا منزل ابدی گرفت

$
0
0





نهال های کهنسال ترین درخت دنیا در بیابان های نوادا



کهنسال ترین درخت دنیا که حدود 5 هزار سال عمر داشت و در کوه های ایالت نوادا (Nevada )، یکی از ایالت های بیابانی امریکا زندگی می کرد با از دست دادن حیاتش در آزمایشگاه »تحقیقات سه حلقه ای دانشگاه آریزونا« به عنوان منزل ابدی سکنی گزید.

این درخت از خانواده سوزنی برگ ها است و نام علمی اش Prometheusمی باشد.

از این پس دانشجویان و محققان می توانند بر روی این درخت به فعالیت های پژوهشی بپردازند.

این آزمایشگاه متعلق به دانشکده کشاورزی و علوم حیاتی دانشگاه آریزونا است و تنها مجهز ترین آزمایشگاه در امریکا برای درختان است. جدیدترین ابزارهای تشخیص ویژه شناسنامه های درختان در این آزمایشگاه موجود است.

این درخت کهنسال از روز پنجشنبه 23 ژانویه 2013 برابر با 5 بهمن 1391 در اختیار این آزمایشگاه قرار گرفت.

ایالت نوادا هم مرز ایالت های آریزونا و یوتا است.

این مطلب در نشریه الکترونیکی دانشگاه آریزونا منتشر و در اختیار همه اساتید بخش کشاورزی گذاشته شده است.

از پروفسور محمد پسر ک لیاستاد بسیار محترم دانشگاه آریزونا برای ارسال این خبر بسیار ممنون هستم.

ناگفته هایی از دروازبان سرخ پوشان گرگان در دل نوشته های مربی سابق

$
0
0

 طاهره آلوستانی بانوی روستایی پر نشاط در  مزرعه باقلا دهکده میر محله

 

 گل اگر خشک شود، ساقه اش می ماند               

 دوست اگر دور شود، خاطرش می ماند

طاهره جان،

یاد تو حس قشنگی است که در دل دارم

چه تو باشی چه نباشی، نگهش می دارم

فاطمه طاهری مربی سابق به همراه مرضیه مقدس زاده کمک مربی سابق

طاهره در لباس ورزش

 

 به عنوان مربی فوتسال، شاگردان بسیاری در طی این سال ها داشتم با فرهنگ های مختلف و روحیات مختلف از شهرها و روستاهای استان گلستان. اما می خواهم از میان این همه دوست از کسی بگویم که کسی دیگر بود. از دوستی و رفاقت زیاد می دانست و بسیار وفادار  بود. مهربانیش هم حدی نداشت.

با سختی های زیاد و مشکلات خانوادگی خاص حاکم در میان خانواده های روستایی از »میرمحله«،  دهکده ای که در شرق گرگان واقع شده است به شهر می آمد برای آنکه ورزش کند و ورزشکار باشد در رشته ای چون فوتبال و فوتسال.

دختری بسیار ساده و بی آلایش و بازیکنی مصمم که با تلاش و پشتکار خودش از صفر شروع کرد و پله های ترقی را پشت سر گذاشت.

روی سخنم طاهره آلوستانی است دختری که با وجود مشکلات، رنج بیماری را هم به جان خرید و نگذاشت هیچ چیزی مانع برای کسب روحیه و اشتیاقش بشود.  تلاش و کوشش و عشقش به فوتسال و دروازه بانی کم نظیر بود اما ابتدا بازیکن بود ( حدود 10 سال پیش) و بازی را بسیار دوست داشت. بعد از همکاری با هم که توانستیم خانواده اش را راضی به فعالیت در تمرینات فوتسال نماییم، متوجه شدم که  بیماری رنج آورش جدی است. او را راضی کردم تا به دکتر مراجعه کند.

 او را به دکتر بردم  اما طبیبش  اجازه ادامه فعالیت ورزشی را از او سلب کرد و  او بسیار ناراحت شد اما حاضر به پذیرفتن نظر پزشک معالجش نشد.

از دکتر اجازه خواستم که اگر فعالیت کمتر باشد می تواند در پست دروازه بانی به ورزش کردن ادامه دهد که بعد از اجازه دکتر، او را راضی به ادامه معالجه ساختم.

پست دروازه بانی را به او پیشنهاد دادم و او شروع کرد به تمرین کردن  و با تلاش و همت خودش توانست پله های ترقی را طی کند و دروازه بان سوپر لیگشود و در پایان نیزمربیدروازه بان ها را به عهده گرفت.

او از هر کمکی دریغ نمی کرد . هر جا موثر بود کمک می کرد. برایش فرقی نمی کرد در چه تیمی، فقط و فقط هدفش کمک بود.

حدود 10 سال  از آشنایی من با طاهره می گذرد. او یکی از شاگردان بسیار با اخلاق و مهربان من بود. سفرها و مسابقات بسیاری را با هم رفته بودیم.

اعتقاد دارم یک ورزشکار واقعی کسی است که اول انسانیت و وفا و قدردانی و معرفت را بشناسد بعد تکنیک و تاکتیک داشته باشد که این طور ورزشکاران واقعی کم هستند. ورزشکار واقعی، با طی کردن پله های ترقی، دچار غرور و تکبر نمی شود و انسانیت و معرفت خود را زیر پا نمی گذارد. و طاهرهچنین بود. حتی الان که چند سالی است در فوتبال کار می کرد و دیگر من مربی اش نبودم همیشه تماس می گرفت و جویای حالم می شد و یک هفته قبل از فوتشتماس گرفت که دلش تنگ شده و می خواهد مرا ببیند و اگر من اجازه بدهم بیاید و تجربیاتش را به دروازبانان تیم من بدهد و با آنها کار کند تا به قول خودش ذره ایی جبران زحمات من را در سال ها پیش کرده باشد.

این ورزشکار قدرشناس، بسیار ستودنی و محترم است و باشد که الگو و اسویی  شود برای سایر ورزشکارانی که شاید خیلی چیزها را به فراموش می سپارند.

نمی توانم نگویم که در کل این سال ها و مسابقات زیادی که داشتیم هیچگاه مشکلی برای من مربی پیش نیاورد و همیشه هدفش نتایج تیم بود و حتی یکبار لب به اعتراض و شکایت باز نکرد.

گاه می اندیشم، چندان هم مهم نیست اگر هیچ از این دنیا نداشته باشم، همین مرا بس که دوستانی چون طاهرهدر زندگیم  بودند و هستند و خاطراتی از او  که زلال تر از باران است...

 این دل نوشته را فقط برای آن خواستم منتشر شود که طاهره عزیز بهتر معرفی شود و  در ارائه نظرهای خود دچار اشتباه نشوند.

نکته:این مطلب توسط فاطمه طاهری حصاری، مدیرعامل محترم تیم فوتسال بانوان ماندگار وفا گرگان و مربی سابق تیم فوتسال سرخ پوشان گرگان تهیه شده که برای انتشار در اختیار وبلاگ آوا و آوات گذاشته شد.

توضیح:مرحومه طاهره آلوستانی، دروازبان فوتسال تیم سرخ پوشان گرگان در ۲۴ دی ماه ۹۱ به دلیل سکته قلبی در گذشت. روح این عزیز قرین رحمت باشد.

 

 

بیاموزیم از تولد زندگی و اخلاق

$
0
0


با آمدنت جهان زیبا شد

شب رفت و سپیده سر زد و فردا شد

ایوان مدائن که فرو ریخت چه باک

ایوان عاشقی بر پا شد


پروفسور هور گرونجی استاد زبان عرب می گوید: » محمد(ص )، یک معلم، یک مصلح اجتماعی، یک راهنمای معنوی، یک آبر مرد اجرایی، یک دوست شفیق،یک رفیق شگفت انگیز، یک همسر وفادار و پدری مهربان، همگی در قامت یک انسان بود.

الهیبه حرمت محمد امین الله، حالتی ده تا در آن حالت ترا بینم، سپس آن را مقامم کن که دائم با تو بنشینم...


و بیاموزیم که مهربانی را اگر قسمت کنیم، من یقین دارم به ما هم می رسد

آدمی گر ایستد بر بام عشق، دست هایش تا خدا هم میرسد.


تولد حضرت محمد مصطفی (ص )، پیامبر زندگی و اخلاق بر همه مبارک باشد.







نقش آدم ها

پاسخگویی به شهروندان در نمایشگاه دستاورهای فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان

$
0
0

دستاورهای فرهنگیورزشی سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان در نمایشگاهی به نام »دو هزار روز تلاش محموعه شهرداری گرگان« در محل پارک شهر دایر شده است.

به دلیل تصمیم گیری سریع برایبرگزاری این نمایشگاه در ایام دهه مبارک فجر، آماده کردنبه یکبارهفعالیت هایسازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان از طرف همکاران محترم روابط عمومیمهیا نبود به همین دلیل در زمانی کوتاه و با عجله بخش هایی از عملکرد های صورت گرفته در دو حوزه فرهنگی ورزشی در قالب بنر و کتابچه های منتشر شده آماده و در غرفه ای اختصاصی در معرض دید عموم قرار گرفته است. البته فعالیت های خانههای فرهنگ نیز به صورت ویژه به نمایش گذاشته شده است.

این نمایشگاه تا روز جمعه 20 بهمن 91 در دو نوبت صبح و عصر از ساعت 9 تا 13 و 16 تا 20 برای قضاوت عموم گشایش یافته است.

به عنوان مدیر مرکز رسانه ای سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان و بر حسب تصمیم مدیرعامل محترم در دو روز سه شنبه بعد ازظهر 17 بهمن و جمعه صبح 20 بهمن آماده پاسخگویی به سوال ها و نظرات شهروندان محترم در گرگان و گلستان خواهم بود.

البته علاوه بر این وظیفه اصلی، از طرف شهردار محترم  مسئولیت پی گیری برنامه رادیویی شهرداری گرگان با عنوان »شهر یادگار« و وظیفه برنامه ریزی  آموزشی برای حضور متخصصان برجسته کشور در زمینه های مختلف را نیز در گرگان از طرف مدیرعامل محترم عهده دار هستم.

آدرس الکترونیکی وب سایت سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان به شرح زیر است:

WWW.cs.Gorgan.ir 

نجلا ایران از مازندران آمد

$
0
0



مهندس سمیه کاویانی، بانوی هنرمند در مراسم گشایش نمایشگاه نجلا

 

زندگی تاریکی است مگر آنکه شوقی باشد. و شوق همیشه کور است مگر آنکه دانشی باشد و دانش همیشه تهی است مگر آنکه کاری باشد و کار همیشه بیهوده است مگر آنکه مهری باشد.و  هرگاه با مهر کار کنید، خود را به خویشتن خویش می بندید و به خداوند خود.

و اما کار کردن با مهر یعنی انجام هر کاری از روی محبت، چنانکه گویی آن کار را برای دلدارت انجام خواهید داد.

یازده سال پیش بانویی جوان در حالی که به ناچار به همراه بچه شیرخوارش بر خلاف میلش مجبور بود چادر عربی به سر کند در کلاس های طراحی نقشه کشی برای آموختن شرکت کرد.

طراحی کرد و نقشه های مختلف رسم  کرد و در نقشه های خود اندیشیدکهچگونه می تواند طرحی بیافریند و خلق کند که در آن فرهنگ ایرانی و اسلامی در آن نهفته باشد. پس وقت گذاشت و به مطالعه و تحقیق پرداخت که چه نوع پوشش هایی زیبا و با حجابی می تواند برای بانوی ایرانی مناسب باشد.

فهمید که ایران غنی است از نوع حجاب و پارچه برای بانوان. دریغ نکرد و از زمان و فرصت بی نظیر در زندگی بهره جست و طرحی نو  پایه ریزی کرد. پوششی زیبنده و با اصالت و زیبا برای بانوی ایرانی. پوشش های رسمی برای محیط های کار و مراسم های جشن و سرور. طرح ها و مدل هایی که به همت این بانو  نقش آفرین شد و حجابو پوششی به نام » نجلا « پدید آمد.

مهندس سمیه کاویان، بانویی که مادر ش به  علی آباد در گلستان و  پدر به  شهر ساری در مازندران تعلق دارد، توانست با همت و اراده خود و حمایت مادی و معنوی بی دریغ پدر و محبت های مادر، پوشش ایرانی اسلامی با عنوان نجلا را از مازندران ایران خلق کند.

نجلا به معنی دختر زیباروی با چشمانی درشت و سیاه است.

برای آشنایی بیشتر با آثار نجلا نمایشگاهی از طرح های متفاوت با رنگ های متنوع برای بانوانی که هم می خواهند با حجاب باشند و هم قصد دارند از پوششی بسیار شیک و رسمی بهره ببرند از طرف این بانوی هنر آفرین در هتل جنگلی سالار دره شهر ساری برگزار شد.

در مراسم نمایشگاه طرح ها و مدل های زیبا و دیدنی نجلا به دعوت بانوی سخنور ایران، فریبا علومی یزدی، محری و مشاور این برنامه به   همراه فرخنده فیروز فرد بانویی علاقمند به برنامه های حرفه ای هنری که مدیر یت خانه فرهنگ جوان گرگان را بر عهده دارد  و نیز عضو محترم شورای شهر علی آباد به منطقه جنگلی زیبا به نام »سالار دره«  و در هتل جنگلی سالار دره  در 12 کیلومتری ساری به کیاسر رفتیم.

از ابتدای این دعوت برای من جای سوال بود که چنین برنامه خاصی چرا در خارج از شهر ساری برگزار شده است!؟  اما وقتی وارد هتل شدم  پی بردم که این برنامه بسیار هدفمند، با برنامه ریزی حساب شده و وقت و تلاش سه ماهه تدارک دیده شده است که حتی اگر در فاصله ای دورتر هم از مرکز مازندران برگزار می شد استقبال کنندگان، شرکت در این برنامه را از دست نمی دادند.

مسیر ورودیه به هتل با گلهای زیبا آذین بندی شده بود که این امر نشان ار توجه ویژه برگزار کنندگان به امر مهم تشریفات داشت. از نکات مورد توحه وجود نظم و آرامش حاکم  در برنامه بود برخی مواقع»صوت« دچار مشکل می شد اما هیچکس کسی را مورد مواخذه قرار نمی داد. کسی به هم توهین نمی کرد. کسی صدایی بلند و فریادگونه نداشت. همه حامی یکدیگر بودند و همه خیلی شاد و خوش برخورد ظاهر می شدند. براستی نیت انجام هر کاری مهم است و خداوند گرداننده اصلی برنامه های با نیت خالص می باشد.

البته قبل از افتتاح نمایشگاه برنامه هنری شاد به همراه  سخنرانی های کوتاه آموزنده و حساب شده نیز گنجانده شده بود و مراسم زیبایی هم برای تقدیر از پدر و مادر این بانوی ارزشمند و عوامل دست اندرکار به ویژه خیاطان و طراحان نظاره گر شدیم.


تقدیر از پدر و مادری متعهد به فرزند


جالب است بدانید مشاور استاندار مازندران که مدیرکل دفتر خانواده و بانوان این استان است به همراه گروهی از بانوان این استانداری، نماینده ویژه خانمی از طرف مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران، سه نماینده به صورت تمام وقت از اداره اماکن شهر ساری، نماینده ویژه رئیس سازمان تجارت، صنعت و معدن این استان به همراه خانم ها و آقایان فعال و علاقمند در حوزه های فنی حرفه ای از شهرهای ساری، آمل و قائم شهر در این برنامه نو  و ابتکاری حضور داشتند.

در دو مرحله و با پوشش های  متفاوت،  شرکت کنندگان از طرح های زیبا سازندگان پوشاک نجلا بازدید کردند. اکثر پارچه های به کار رفته از حریر و ابریشم بود اما به شکل خیلی شیک با طراحی های زیبا آراسته شده بود.

فروشگاه این بانوی کارآفرین در خیابان فرهنگ ساری، روبروی ورزشگاه سید رسول حسنی این شهر افتتاح شده است که پیشنهاد می کنم بانوان گرگانی یا قوت بگذارند و یا در مسیر عبور از شهر یاری حتما از این طرح های زیبا فرهنگ ایرانی و اسلامی دیدن کنند.

جالب است بدانید قرار بود حداکثر دو ساعت برای استفاده از این مراسم  دو ساعت وقت بگذاریم اما آنقدر لحظات مختلف برنامه را سودمند دیدیم که البته به سفارش خانم علومی عزیز بعد از صرف شام با یک روز پر ثمر به گرگان بازگشتیم.

متاسفانه اجازه عکس برداری از مانکن ها نبود و من فقط از پوشش خانم کاویانی و علومی برای نمونه توانستم عکس تهیه کنم و برای مشاهده علاقمندان آن در وبلاگمنتشر سازم.


بیاموزیم از این بانوی هنرمندکه حامی دو ورزشکار با افتخار دوچرخه سوار مارندرانی شد

البته قرار است برگزاری نمایشگاه آثار نجلا را با موافقت مدیرعامل سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان در سال 92 برای شهروندان گرگان پی گیری کنم  که خبر آن را به اطلاع مردم عزیز گرگان خواهم رساند.

اقدام در خورشایسته مهندس سمیه کاویانی را با این شعر که توسط خانم علومی در پایان مراسم خوانده شدبه پایان می برم.:

هرکه در هر کار با عشق است یار   

کار او باقی است اندر روزگار

 

مداح؛ آرام گرفت

$
0
0

 

بیست روز در بخش های سی سی یو دو بیمارستان کردکوی و فلسفی گرگان تحت مراقبت های ویژه قرار داشت. روز جمعه بیستم بهمن از همسرش خواست تا به خانه بیاید و حمام بگیرد. از پزشک معالج اجازه گرفته می شود و مقرر شد که دوباره به بیمارستان بازگردد.

برخلاف همه روزهای گذشته که حالش خوب نبود و احتمال تمام کردنش پیش بینی می شد، آن روز پس از حمام گرفتن بسیار سر حال شده بود که هیچکس گمان نمی کرد این آخرین دیدار با پدری مهربان باشد.

 شب هنگام رفتن درست در پای ماشین دچار ایست قلبی شد. انگار دیگر نمی خواست بیمارستانی شود و دنیای دیگر را طلب کرده بود . او به گفته دختر خانم عزیزش، بانوی محترم «افشان مداح» که در مراسم خاک سپاری پدر به صورت تلفنی با من سخن می گفت، اعلام کرد که پدر در پای ماشین تمام کرد و آرام گرفت.

و محمد مداحرا دوستدارانش در روز شنبه بیست و یکم بهمن در آرامستان امامزاده عبدالله گرگان به خاک سپردند.

به یاد دیدارم در روز چهارشنبه 13 اردیبهشت با این محقق با اخلاق می افتم. مردی که گفته هایش سراسر آموختنی بود. صبوري، متانت و اخلاق نيكوي اين مرد شريف برايم هميشه ماندگار خواهد ماند.

او ناراحت کارهای نیمه تمام تحقیقات را داشت و همين امر وجودش را آزرده ساخته بود اما شريك زندگي اش كه نخستين مدير مدرسه راهنمايي كردكوي در سال هاي 50 – 49 بوده است به او می گفت: غصه نخور همچنان كه ايرج افشاري پيدا شد كه كارهاي مسيح الله ذبيحي را تمام كند فعاليت هاي نيمه تمام تو هم به وسيله انسان هاي دوستدار فرهنگ گرگان زمين جمع آوري و گردآوري خواهد شد.

مداح 77 ساله  از زماني كه نوجوان دبيرستان بوده،  توانايي بالايي براي نوشتن داشته است هفته اي نبوده است كه مطلبي از او  بر ديوار مدرسه نصب نشده باشد.

سال ها پي گيري كرده است و با تحقيق و مطالعه، كتاب هاي ارزشمندي را جمع آوري ساخته است. در كتابخانه او بزرگاني چون مرحوم دكتر منوچهر فرهنگ اقتصاد دان خوشنام گرگاني هم با قلمش ، آثارش را به مداح عزيز هديه كرده است.

محمد مداح با تلاش و سخت كوشي  گنجينه اي از آثار و نوشته هاي با ارزش تاريخي، فرهنگي و ادبي را در زندگي جمع آوري كرده است كه در كتابخانه شخصي او نگهداري مي شود.

بسياري از دانشجويان مقطع ليسانس و فوق ليسانس براي تحقيق از كتابخانه او استفاده هاي فراوان برده اند. او  به كتاب هايش عشق مي ورزد و از خواندن و تماشاي آن ها سير نمي شود.

 ديدار و ملاقات با مداح عزيز با اين شعر توسط او  پايان يافت:

بهشت آنجاست كه آزاري نباشد

كسي را  با كسي كاري نباشد

 

مداح عزیز گفته هایت را هیچگاه زمانی که به شورای شهر می آمدی فراموش نخواهم کرد: صبور باش شان تو خیلی بالاست. دلت نگیرد از اینکه آدم هایی که در کنارت کار می کنند دلمشغولی های بسیار پایینی دارند و دغه دغه شان خودکار زیبای دست توست. سخت است اما تو می توانی از این آدم ها به خوبی عبور کنی...

توضیح:از آقای سید علیرضا رئیسی رئیس دبیرخانه شورای شهر و همکار خوبم آقای محمد عرب احمدی در روابط عمومی این شورا به خاطر اطلاع دادن خبر فوت آقای مداح ممنون هستم.

 

 

تقدیر از طلیعه داران آموزش متوسطه گرگان در دهه 1330

$
0
0

 

 

با افتخار می خواهیم تا گوشه ای از آن همه تلاش صادقانه را برای انتقال دانایی، پاس بداریم. برای انسان هایی که ما را با بزرگواری تعلیم دادند. برای فرهیختگانی که با علاقه  و  دلسوزی ما را با ارتباطات  انسانی آشنا ساختند.

انسان هایی که ما را با  وظیفه شناسی به مقام رساندند. با تلاش واقعی ما را نقش آفرین ساختند و آمورش های آن ها سبب بهره مندی ما از نگرش های سازنده شد.

فرهیختگانی که در آموزش و پرورش به ما درس اخلاق آموختند.

با عشقی که آن ها نثارمان کردند، به درک بلند رسیدم. حال ما به خود آمدیم و تاریخ را ورق زدیم و به 60 سال پیش رسیدیم. صحفات این تاریخ در عرصه فرهنگ، آموختنی های ماندگاری برجا ی  گذاشته است که منشاء آن انسان هایی بودند که برای آگاه کردن مردمانشان، همت مضاعف را سر لوحه ماموریت خود  قرار دادند.   فرهیختگانی که برای ما   یادآور عشق، محبت، عاطفه  و علم بوده  و هستند.

درخت دانش متوسطه با اندیشه های تلاش گر این گنجینه ها در گرگان پا گرفت، جان ساخت  و پرورش داد  انسان های بزرگ  برای تاریخ فرهنگ استراباد و گرگان.

براستی که اگر دلیلی داشته باشد که خود را با افتخار، شهروند گرگان بدانیم به خاطر وجود ارزشمند این عزیزان است.

از نسلی سخن می گوییم که پیوستگی و هم بستگی برای یک هدف را پیش روی خود گذاشتند: آموختن و دانستن برای همه...

و گرگان با اندیشه های آن ها پر آوازه و با افتخار است.

 اکنون در غیبت  بعضی از سروران گرانمایه، آمده ایم تا گوشه ای از آن همه دوستی ها، محبت ها، مهربانی ها و تلاش ستودنی را برای انتقال دانایی،  پاس بداریم.

برنامه تقدیر از طلیعه داران آموزش متوسطه گرگاندر  دهه 1330 تا 1340 با تلاش کانون بازنشستگان آموزش و پرورش گرگان، پارلمان محلی شهر و توسط سازمان فرهنگی ورزشی  شهرداری گرگان روز  پنج شنبه 26  بهمن  91  در محل تالار اجتماعات  کانون  آفرینش  آموزش  و  پرورش  گرگان  واقع در جنب  دبیر ستان  ایرانشهر  گرگان  از ساعت 10 تا 12 برگزار می شود.

به رغم تلاش های صورت گرفته دسترسی به عکس های این عزیزان میسر نشد

آلبومی از تکریم آموزگاران گرگان زمین

$
0
0

عکس ها از محسن دانشگر

طراحی از مهدیه مهتدی

قدرشناسی

$
0
0

 

از زمانی که دانش آموز دبیرستانی بودم او را آرام می دیدم. برای من دانش آموز پر تحرک و با انرژی همیشه سوال برانگیز بود که این معلم  چقدر در سخن گفتن، در ارتباط با دیگران. حتی در نگاه او به اطراف و پیرامون آرامش دارد. رفتارش هیچگاه از بالانس خارج نمی شد. اخلاق او زبانزد دانش آموزان و دبیران آن زمان بود و همین مسئله او را به یک فرد بسیار دوست داشتنی و محبوب مبدل ساخته بود.

همیشه می خواستم راز این همه آرامش و منش بالا را بیابم. بزرگ شدم و بالغ تر. تحرک و پویایی همچنان با من است. هیچگاه نه خود را و نه دیگران را از انرژی و انگیزه محروم نساختم. اما تلاش کردم با کسب دانش و ارتباطات انسانی این آرامش را به ویژه رعایت ادب و اخلاق را در خود تقویت کنم.

می دانم همچنان نیارمند وقار و فروتنی افزونتر هستم. آن هم با در ارتباط بودن با انسان های متفاوت که از نظر فکر و اندیشه، بزرگ هستند. و خداوند چنین ارتباطاتی را همواره برایم مهیا می سازد. و یافتم راز این  آرامش را در انسانی چون نوری قدسی راثی: کسب دانش درست، اندیشه پاک، عشق به مردم، خدمت صادقانه به همه شهروندان و ایمان قوی به خداوند بزرگ...

 قدسی راثی دبیر فلسفه و منطق سال های 1330 و مدیر با لیاقت نماد آموزش و پرورش گرگان، دبیرستان ایرانشهر بود. پس از سال ها در برنامه ریزی تقدیر از ستاره های آموزش و پرورش گرگان با ملاقات وی در کنارش قرار گرفتم. گرچه اعتقاد دارم یکی از باارزش ترین برنامه هایی بود که با افتخار مسئولیت پی گیری آن را بعهده داشتم.

فکر می کنم اگر مدیران فرهنگی این شهر بخواهند برنامه های موثری را به اجرا بگذارند بهترین فرصت در اختیارشان است که از فکر و اندیشه های چنین فرهیختگانی در برنامه ریزی فعالیت های خود بهره مند شوند.

این سفیر فرهنگ گرگان زمین پس از اجرای مراسم آموزگاران، لوحی را برایم ارسال کرده است که به جهت زیبایی متن نوشته شده، آن را منتشر می سازم. البته این لوح به مدیرعامل محترم سازمان و معاون فرهنگی سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان نیز اهدا شده است.

 من شاکر خدا هستم که چنین فرصتی را نصیبم ساخت که در کنار این انسان های متفاوت و بزرگ قرار گیرم.

 متن به این شرح است:

 

به نام او

برای هر ستاره ای که ناگهان

در آسمان

 غروب می کند

دلم هزار پاره است

دل هزار پاره را

خیال آنکه آسمان

همیشه و هنوز

پر از ستاره است

چاره است.

 

سرور گرامی سر کار خانم منیره پسر ک لی

قدر شناسی از جان های شیفته که همت در تربیت این نسل نمودند، کاریست کارستان. اراده شما را گرامی می داریم. آرزو داریم قدم شما، رهنمای همه خوبان زمانه باشد.

 

کانون بازنشستگان آموزش و پرورش گرگان

نوری قدسی راثی

 


همیشه دعا کنید

کاری کارستان!

$
0
0

 

 

توان مالیشان آنقدر پایین بود که باید صبر می کردند بهترین ها توسط باشگاههای ثروتمند جذب شوند و آنگاه به دنبال بازیکن برای شهری باشند که  مهد شناسایی و معرفی پدیده های بسکتبال ایران است.

یک هفته به مسابقات لیگ برتر بسکتبال کشور بازیکنان جذب تیمی می شوند که قدرت و توان حمایتی شان در مقابل سایر تیم های صاحب نام از نظر مالی بر اساس نظر  فدراسیون بسکتبال، رتبه دهم کشور را دارد.

سختی ها زمانی بیشتر و مشکلات هنگامی پیچیده تر می شود که اختلافات هم نگذارد امور این تیم به شکل مناسب و منطقی به پیش برود.

تیم شکل می گیرد با همت یک مجموعه متوسط از نظر پشتیبانی، هماهنگی و حمایت های لازم.

در حالت خیلی خوشبینانه اعلام شده بود اگر بتوانیم با این شرایط در مقام ششم تا هشتم جدول بمانیم خیلی خوب است!

اما این جایگاه برای طرفداران و علاقمندان قابل قبول نبود. آن ها هم  مثل اعضای تیم و کادر فنی همت را چاره ساز دیدند و در تمام لحظات به همراهی این تیم برخاستند و بدون اغراق باید گقت رمز انگیزه برای خوب بازی کردن این بازیکنان توسط همین عاشقان واقعی بسکتبال رقم خورد. زیرا بازیکنان در سایه این همه طرفداری و پشتیبانی، همه محدودیت های مالی را به جان خریدند و کاری کردند کارستان.

گام های نخست حضور، قدرتمند نبود و خبرها برای مشتاقان بسکتبال اندو هگین بود. بازی های همواره به سود تیم های حریف خاتمه می یافت.

این گفته ها، درد دل های آقای اسدالله کبیر سر مربی تیم بسکتبال شهرداری گرگان بود که در تماس تلفنی در مسیر بازگشت از زنجان به گرگان می خواست گفته شود. انسانی از تبار خانواده بسکتبال و به قول آقای نوری قدسی راثی معلم پیشکسوت و فرهیخته گرگان، »بی تردید آقای کبیر موجب افتخار من است. او یکی از بنیانگذاران خوب بسکتبال خطه گرگان زمین هستند.«

سرمربی بسکتبال شهرداری گرگان گفت: » در بازی دور اول مرحله پلی آف با تیم زنجان کسی تصور نمی کرد که برنده این بازی ما باشیم. در سالن شش هزار نفری زنجان که مملو از تماشاچی بود و تیمی که از چهار بازیکن ملی و دو بازیکن خارجی حرفه ای برخوردار بود.

به گفته او بازی در زنجان حساس و نفس گیر و سرنوشت ساز بود. گرگان از حریف عقب می افتد اما با تغییرات تاکتیکی خود را به حریف نزدیک ساخت. می خواست اگر پیروز نشود اختلاف شکست هم زیاد نباشد. اما وقتی همت چاره ساز شود بازیکنان با زحمت مضاعف قدرشناس همه پشتیبانی ها حتی با حمایت های کم هم خواهند بود.

و او اضافه کرد: این تیم در 4 دهم ثانیه موفق می شود با یک اختلاف از رقیب پیشی  گیرد و در نهایت به دلیل ایجاد شرایط نامناسب از طرف تماشاگران این تیم، داور بازی تیم بسکتبال شهرداری گرگان را پیروز میدان اعلام می کند.

کبیر به عنوان یک چهره خوشنام در بسکتبال این اتفاق را مرهون زحمات همه عزیزان از کسی که سالن محل تمرین بازیکنن را تمیز می کند، از راننده ای که اعضای تیم را به بازی ها می رساند تا پشتیبانان این تیم از طرف شورای شهر و شهردار محترم گرگان می داند. و به قول آقای حسن طیبی سرپرست پیشکسوت، اگر شهردار گرگان تیم را پایین بگذارد، بسکتبال می خوابد...

حالا این تیم بعد از سیزده سال به جایی رسید که متعلق به خودش بوده است. البته به اعتقاد آقای کبیر اگر بعضی از اعمال سلیقه های شخصی بگذارد. حمایت ها هم واقعی باشد و قدر این تیم دانسته شود، آن زمان، رسیدن به جایگاه نخست هم  برای بسکتبال گرگان دور از دسترس نخواهد بود.

 

با تشکر از آقای میثم لطفی برای ارسال عکس های مراسم استقبال

 

مراسم استقبال دیدنی از اعضاء و کادر تیم بسکتبال در میدان شهرداری آن هم در ساعت 9 شب زمستان پایان سال ۹۱ مرا به یاد نخستین مرحله تصویب لایحه استان گرگان در مجلس شورای اسلامی انداخت که چگونه هواداران این خطه برای قدرشناسی از زحمات این اقدام در میدان شهرداری جمع شده بودند و به جشن و شادی پرداختند.

و در پایان پیشنهاد می کنم برای قدرشناسی از حضور چشم گیر مردم هوادار بسکتبال، جشن قدر شناسیدر پایان سال ترتیب داده شود تا مردم بدانند قدر وقت و پشتیبانی های آن ها از سوی عوامل دست اندرکار به خوبی دانسته می شود.

 

 

با توام، با تو خدا

$
0
0

 

 با توام، با تو خدا، یک کمی معجزه کن

یک دوست برایم بفرست

پاکتی از کلمه

جعبه ای از لبخند

نامه ای هم بفرست

کوچه های دل من باز تنها شده است

قبل از اینکه برسم، دوستم را بردند

یک نفر گفت به من، باز دیر آمدی

دوست، قسمت شده است

با توام،  با تو خدا، یک دل خیلی شاد، یک دل خیلی خوب، چقدر می ارزد؟

من که هر جا رفتم، جار زدم

شده این قلب، حراج، بدوید

یک قلب مجانی

قیمتش یک لبخند

به همین ارزانی

هیچوقت اما، هیچکس قلب مرا قرض نکرد

هیچکس دل نخرید

با توام، با تو خدایا

پس بیا این دل من، مال خودت

من که دیگر رفتم

اما، ببر این دل را به دنبال خودت

 

گرگان را از آسمان نگاه کنیم

$
0
0


پرواز رویای تحقق یافته روزهای کودکی من است. سال های بسیاری خود را به آسمان آبی سپرده ام، چه در شهر زیبایم گرگان و چه در دیگر شهرهای ایران و البته در دیگر کشورها...

اما نظاره شهرم را از آسمان، بیشتر دوست دارم. آسمانی که از ایام کودکی تا امروز، سر پناه شهر رویاهایم بوده است. آسمانی که از آن، نگاه به نهارخوران زیبا و خفته در بستر طبیعت، بافت تاریخی منحصر به فرد گرگان، تپه ی تاریخی قلعه خندان، مناره مسجد جامع، مدرسه عمادیه، ده ها خانه تاریخی و جای جای شهرم، لذت دیگری دارد.

در این میان از آسمان پاکی که البته زشتی ها را می توان بهتر دید و برای پاک کردن آن تلاش کرد. من در پرواز با دیدن این مناظر بیشتر از همیشه پی به عظمت و قدرت پروردگارم می برم و با آرامش روحی که به من دست می دهد، احساس لذتی می کنم که نیل به لذت های متعالی  می تواند داشته باشد.

خدای را سپاسگزارم که به من در روزهای شیرین جوانی، قدرت، تخصص و شجاعت پرواز داد تا بتوانم شکوه شهرم را به همه نشان دهم. اکنون فرصتی فراهم شده است که مجموعه ای از عکس هایم که در پرواز با پاراگلایدر و پاراموتور آنان را ثبت کرده ام، منتشر گردد.

این مطالب، گفته های جوانی است به نام امین حزینی. او متولد سال 1367 گرگان است. او گواهینامه خلبانی تندم (دونفره) و پاراموتور و پیشرفته پاراکلایدر و دارنده گواهینامه مربی گری انجمن ورزش های هوایی ایران است.

 کسب مقام قهرمانی در هفتمین مسابقات بین اللملی پاراگلایدر تسک دقت در ساکاریا ( ترکیه ) در سال 91  و اجرای پروازهای نمایشی در رژه های یگان های منتخب نیروهای مسلح از جمله عملکردهای او محسوب می شود.

به تازگی آلبوم زیبایی از عکس های هوایی او با نام » گرگان از نگاه آسمان « با حمایت سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان و مرکز نشر چاپ ریحان منتشر شده است که به دلیل زیبایی فوق العاده تصاویر این کتاب دیدنی،  قرار است نمایشگاهی در محل پارک شهر گرگان برای بهره مند شدن همه شهروندان از این کتاب و تصاویر گرفته شده، دایر شود. این نمایشگاه در روز دهم اسفند گشایش می یابد و به مدت ده روز صبح و عصر برای بازید علاقمندان برپا است.

عکس های هوایی تهیه شده از تمام مناطق شهر گرگان به لحاظ تاریخی و طبیعی تهیه شده است و دارای زیر نویس انگلیسی هم است.

اعتقاد دارم تماشای عکس های این کتاب که قرار است به نمایش گذاشته شود، دیدنی است و ارزشمندبودن تصاویر تهیه شده به حدی است که می توان آن را به عنوان سوغات شهر گرگان به دوستداران و میهمانان گرامی به این سرزمین هدیه کرد.

قیمت این کتاب 20 هزار تومان است که البته قرار است با تخفیف  ده درصد در نمایشگاه عرضه شود.

بیایید از راه همیشگی نرویم

$
0
0

 

برای متفاوت بودن باید خلاق بود. خلاقیت یعنی از مسیر همیشگی نرویم زیرا راه بهتری وجود دارد که ما می توانیم آن را پیدا کنیم.

یکی از مهارت های مهمی که در زندگی برای برخورداری از سلامت ارتباطات اجتماعی به آن نیاز داریم ارتباط خلاقاست. کسب شیوه های ارتباط خلاقانه که در نهایت می تواند ما را در بهره مند ساختن زندگی سالمهدایت کند.

سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان و شرکت روان پژوهان شریفبا دعوت از دکتر عبدالرضا کردی، دکترای روانشناسی از امریکا و رئیس مرکز جهانی آموزش و پرورش خلاق در مالزی، برنامه آموزشی را با عنوان ارتباط خلاق، زندگی سالم  برای عموم شهروندان برگزار می کنند.

گاهی شنیدن یک جمله از یک شخص می تواند آغاز راهی متفاوت برای ما باشد.

این آخرین برنامه آموزشی ما در سال 91 است.

ضمن ارادت ویژه به  شما، دعوت می کنیم  تا در این برنامه آموزشی شرکت فرمایید.

زمان – چهارشنبه 16 اسفند 91

مکان – تالار فخرالدین اسعد گرگانی

Viewing all 417 articles
Browse latest View live