Quantcast
Channel: آوا و آوات
Viewing all articles
Browse latest Browse all 417

مسئولیتی تازه از نوع ترافیکی

$
0
0



می دانستم که درآن مجموعه چه خبر است و از چه نیروهایی برخوردار است.  با این حال، پیشنهاد شهردار محترم را پذیرفتم.  او گفت: » در سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان به شما احتیاج دارم.«

 اما من که به دلیل انتقاد در بی توجهی به یک پروژه مهمی چون شهر الکترونیک گرگان با  تهیه یک نطق پیش از دستور، بالاخره از شورای شهر گرگان خارج شدم، سه ماه فعالیت و وقت خود را بدون حکم  به کسب اطلاع از وضعیت موجود گذراندم و به ارزیابی آنچه فکر می کردم می تواند موثر باشد مشغول ساختم.

 در سازمانی ورود پیدا کردم که به محض حضور هر نیروی تازه واردی به ویژه اگر از دانش و تجربه در خور توجه برخوردار باشد یک نفر هست که به دلیل احساس خطر از مسئولیتش، وقتش را به جست و جو از زندگی کاری و شخصی آن فرد می گذارد. این رفتار برای من خیلی عجیب، سوال برانگیز و غیر فرهنگی و در عین حال حرکتی کمدی به نظر می رسید.  چرا باید یک فرد اینقدر ضعیف باشد که اینگونه با ورود هر فرد نگران وضعیت خود باشد.؟! البته به نظر می رسد او علاوه بر نگرانی خودش، عاملی هم از طرف برخی برای کسب اطلاعات شخصی و کاری از اوضاع و احوال دیگران است.

 در همان آغازین روزهای کاری در جلسه اداری که گذاشته شد وقتی معرفی شدم اعلام کردم من فقط در کار خود و دانش خود فعالیت خواهم کرد که مربوط به مسئولیت کسی نخواهد بود. اما در عین حال چنانچه به همکاری ام احتیاج بود با کمال میل خواهم پذیرفت.

 برنامه رادیویی شهر یادگار، پروژه ای بود که با هدف اطلاع رسانی و آموزش شهروندی از مجموعه شهرداری گرگان از طرف شهردار محترم  برای پی گیری و اجرا به سازمان ارجاع شد. این مسئولیت نیز به واحد فرهنگی ارجاع شد. من هم به ناچار در واحد فرهنگی حضور داشتم . واحدی که در آن  بارها شاهد رفتارهای غیر فرهنگی و غیر انسانی بودم.

 یرنامه شهر بادگار هم جزء وظابف اصلی ام شد. این برنامه ارتباطاتم را با تمام مجموعه شهرداری گسترش داد. برخی از معاونت ها و مدیران شهرداری به شکل موثری از این برنامه در حیطه مسئولیت خود استفاده کردند تعدادی نیز نه دل به همکاری داشتند و نه این برنامه را با هزینه بالا قابل قبول می دانستند. دو سال این برنامه به اجرا گذاشت و سرانجام  مدت قرارداد در سال 91 به پایان رسید و خیال من هم کمی آسوده شد.

 در همین مدت با دانشی که از پروژه شهر الکترونیک آموخته بودم وقت خود را برای راه اندازی وبلاگ شخصی ام سپری کردم که به شکل شایسته ای هم  طراحی و آغاز به فعالیت آن با مشاوره های خوب دوستان خوبم در خارج از سازمان صورت گرفت.

 پس از مدتی سرانجام مدیرعامل خواست که وب سایت سازمان را با طراحی جدید راه اندازی کنم که این خود کاری کاملا اختصاصی بود که باید با وقت، صبوری و دقت صورت می گرفت که خدا را شکر به خوبی سامان یافت. نامش رامرکز رسانه ای سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان گذاشتم.

 در همین نخستین گام های فعالیت پس از سه ماه، مدیرعامل خواست که کتابچه ای را در خصوص گرگان برای شهروندان مسافر تهیه کنم.

و سرانجام دو روز قبل از پایان سال 89، کتابچه ی گرگان؛ سرزمین تاریخ و طبیعت را در فعالیت خبرنگاری خود به انتشار رساندم.

 مدت شش ماه مسئولیت خود را با حمایت و اعتماد مدیرعامل محترم به برنامه ریزی برای اطلاع رسانی به صورت اختصاصی گذاشتمتا اینکه در یکی از برنامه های خانه فرهنگ جوان سازمان دعوت شدم. جلسه ای برای همفکری در شورای فرهنگی محله انجیراب و افسران.

به شدت احساس کردم این محله به کار آموزشی نیاز دارد و نخستین برنامه آموزشی را پیشنهاد دادم که مورد موافقت این شورا و مدیرعامل محترم قرار گرفت.نتیجه کار رضایت بخش بود و یکسال بعد این تاثیر را توسط یک دانش آموز ممتاز در این محله مشاهده کردم. خدا را شکر.

بعداز ایناقدام، برنامه ریزی و پی گیری برنامه های آموزش شهروندی برای شهروندان با حضور متخصصان برجسته کشوری به مسئولیتم اضافه شد.

 و اکنون با برنامه ریزیو اجرایهفت برنامه آموزشی بر اساس درخواست شهروندان، فعالیت خود را در سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان پس از دو سال و نیم به پایان رساندم.

 تفکرم بر این است که ماموریتم در این سازمان به پایان رسیده است و هر فعالیتی که لازم بود انجام شده است.

 دو ماه مانده به پایان سال پس از گفت و گو با مدیرعامل و شهردار محترم از ابتدای سال 92 بر اساس اعلام نیاز مرکز کنترل ترافیک شهرداری گرگان به این مجموعه کاملا متفاوت ورود پیدا کردم.

 مرکزی متفاوت از نظر شخصیت ها، ادبیات گفتاری و نوع فعالیت.

 شهردار محترم نمی خواست نیروی من در این مرکز به هدر رود. از مدیر محترم ترافیک نیز خواست از تمام توانم، بهره ببرد. من هم گفتم نگران نباشید من وقتم را هدر نمی دهم.

 او در گذشته گفته بود: »شما هر جا باشید سودمند هستید.«

سه برنامه رادیو ترافیک، اطلاع رسانی حرفه ای از مرکز کنترل ترافیک و  آموزش های موثر ترافیکی برای شهروندان پیش روی من است...

 پس خدایا

جایی نرسد کس به توانایی خویش    

 الا تو چراغ رحمتش داری پیش

 امیدوارم به یاری خدای مهربان، در این مجموعه کاملا متفاوت، با برنامه های پیش بینی شده با ثمر باشم.

لازم می دانم از تمام توجه و حمایت های شهردار و مدیر عامل محترم سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان در اجرای برنامه ها تشکر کنم. برایشان همواره آرزوی سلامتی دارم.

در این مدت دوستان با ارزشی هم در خارج از سازمان وارد زندگی کاری ام شدند دوستانی که همواره باعث دلگرمی و انگیزه برای فعالیت هایم بودند. آن ها را فراموش نخواهم کرد.

و کلام آخر تجربه های موثری را به هنگام مسئولیتم در این سازمان آموختم.

 

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 417

Trending Articles