شهری که روزگاری مامن و پناهگاه پرندگان بود شایسته نیست که امروز در کوچه ها و معابر خود، صدای آشنای بلبلان و قمریان را نشوند. شهر بی پرنده، شهر بی روح و گرفتار اوهام و کابوس است.
نوای بلبلان، کابوس ها را می زداید و روح آدمی را تلطیف می کند، شهر ما باید روح و روان خود را بازیابد. پرنده ها را به شاخساران بیاورد و حیوانات اهلی و حتی وحوش را در کنار خود داشته باشد.
این شهر اگر می خواهد به حیات خود ادامه دهد مجبور است با پرندگان آشتی کند، شهر برگ ها، درختها و پرندگان نمی تواند در چنبره آهن و فولاد خود را گرفتار سازد.
طبیعت ما زمانی بازمی گردد که به راستی بخواهیم در فکر بازایی و نوزایی جوجکان و جیک جیک گنجشکان باشیم. امروز شهر ما با وجود همه دارایی ها اما نقصی هم دارد شهر ما، چلچله ها را نمی بیند. با پرستوها غریبه است از دم جنبانک ها دور شده است.
بیایید همان گونه همان گونه که معابر آن را می سازیم خیابان های آن را توسعه می دهیم ساختمان های مجلل می سازیم، بیاییم پرنده ها را هم، آشیانه بدهیم شهر ما با طبیعتش، جوانی کرد، برنا و جوان شد توانمند و تنومند شد و حالا یک چیز کم دارد و آن طبیعت است. طبیعتش را به او بازگردانیم و سعی کنیم هر نهال و درختی را که می کاریم چون کودکان مان از آن پاسداری کنیم، آبیاری کنیم و یاری کنیم. درختانمان را دوست داشته باشیم و پر بی راهه نیست بگوییم هر روز یک نهال بکاریم شاید دیروز با امروز هماهنگ شود و ما به آغوش طبیعت بازگردیم.
مهربانی با طبیعت مهربانی با خود است
دنیای امروز به سمت صنعتی شدن می رود و طبیعت زیر هچوم توسعه یافتگی عقب نشینی می کند. یکی از نشانه های عقب نشینی طبیعت از زندگی خود، حذف درختان از سینه روزگار طبیعت است.
درخت نه تنها موجد زیبایی بلکه عامل حیات و استمرار زندگی در کره خاکی است. خاک خوب و بارور، زمانی به زایش می رسد که زیر سایه بالا بلند درختان حیات یابد.
امروزه بسیاری از ما انسان ها، آگاهانه و ناخداگه دست به تخریب نماد حیات و زندگی زده ایم. شکل های تخریب متفاوت است گاه درختان را به خاطر ایجاد یک راه مواصلاتی قطع می کنیم. گاه آنها را به خاطر رضای خواسته های روحی خود یا بهتر بگویم خودخواهی های خویش از صفحه روزگار طبیعت حذف می کنیم تا زینت بخش اتاق های کوچک، کم نور و آپارتمانی ما باشند. غافل از اینکه منبع حیات زمین را با دست خود به فنا می بریم. فنای درخت، نابودی هر نهال و قطع هر شاخه، فنای حیات، نابودی انسان ها و بیماری تک تک ماست.
با همین نگاه شهرداری گرگان سعی دارد به مناسبت های مختلف نهال های حیات آفرین را در اقصی نقاط شهر بکارد . تردیدی نیست با کاشت هر نهال، فردا، زندگی و هوای حیات را درو می کنیم.
به شما اطلاع می دهم که مدیریت شهری در کنار رسیدگی و پی گیری های تامین عقب ماندگی های عمرانی در سطح شهر، پی گیر فعالیت های تازه و شایسته برای شهروندان در حوزه منابع طبیعی و فضای سبز است و با توجه به اهمیت فضای سبز انتظار است شهروندان با جلوگیری از شکستن نهال های تازه کاشت، در نگهداری فضای سبز شهر مشارکت نمایند و در صورتی که کسی اقدام به آتش زدن علف های هرز درختان و درختچه ها دارد، موضوع را از طریق شماره تلفن 32436002 به سازمان پارک ها و فضای سبز شهرداری گرگان اطلاع دهند.
طبیعت سخاوتمند است و مهربان. هر چه به او بدهیم پس می دهد. هر چه از او بگیریم نمی دهد. زندگی طبیعت را به او بدهید تا او زندگی ما را به ما بدهد.
طبیعت دروغگو نیست با او مهربان باشیم با ما مهربانی می کند.
در هفته گرامیداشت گرگان
فکر کنیم،
گرگان و طبیعتش، ازش محافظت کنیم