نوای لطیف وحدت از سفیر نغمه های مختوم قلی

در هر کاری که به امید خدا شروع شود و هدف رضایت او باشد نگاه خداوندی جاریست.

زندگی تاریکی است مگر آنکه شوقی باشد و شوق همیشه کور است مگر آنکه دانشی باشد و دانش همیشه تهی است مگر آنکه کاری باشد و کار همیشه بیهوده است مگر آنکه مهری باشد و  هرگاه با مهر کار کنید، خود را به خویشتن خویش می بندید و به خداوند خود و اما کار کردن با مهر یعنی انجام هر کاری از روی محبت، چنانکه گویی آن کار را برای دلدارت انجام خواهید داد.

 لطیف می بیند و لطیف عمل می کند برای به نتیجه رسیدن، نتیجه ای سازنده که بتواند نگاه ها را لطیف اصلاح و تغییر دهد. او از تبار شاعری است که معتقد است با اتحاد می توان کارهای متعالی و ماندگار به سامان رساند.

 در زمانی که جدایی، نگاه تمامیت خواه منادی دروغین اسلام است بانوی ترکمن،تارهای وحدت را در نغمه های مختوم قلی یافته است.از منظر او با بهره گیری از اشعار مختوم قلی، ویژه گی های وحدت را می توان حفظ کرد و زیبایی ها را به جان زمین هدیه کرد و وحدت و جاودانگی را از آن آدمی ساخت.

نام این بانوی ترکمن، لطیفه دوجی است.

برای دلش کار می کند اما حرفه ای، با پشت سرگذاشتن زحمات بسیار زیاد سه سال است در آزمونی شرکت می کند که به همراه همراهانی زحمت کش توانست تهیه کننده برتر برنامه های مستند باشد. این برتری در مرداد سال جاری نیز با تهیه برنامه مستند رادیویی به نام «سفیر اتحاد« که نقش اتحاد را در اشعار مختوم قلی فراغی شاعر محبوب و اثر گذار ترکمن و نقش او در گسترش اتحاد صورت گرفته است، تکرار شد و توانست با  چهار ماه تلاش در جمعی سازنده، مقام برتر مستند رادیویی را در بین سی کشور مسلمان بدست آورد.

لطیفه به دلیل عشق و اعتقادی که به کار دارد گاهی تا ساعت یک بامداد در محل کار خود برای به نتیجه رساندن برنامه ها به فعالیت مشغول است و به همین دلیل است که ماحصل زحمات هدفمند خود را در آزمون هایی با رقبای بزرگ می بیند.

این بانوی اثرگذار در رشته علوم اجتماعی با گرایش جمعیت شناسی فارغ التحصیل شده است و از سال 75 در صدا و سیمای مرکز استان گلستان به عنوان نویسنده و تهیه کننده مشغول به فعالیت است و مسئولیت های متعددی را در این رسانه به عهده دارد.

ضمن تبریک به این بانوی سازنده و همراهان او، تلاش آنها را ارج می نهیم و برایشان افتخارات بیشتری را از خداوند خواستاریم.

لطیفه و انسان هایی که با عشق قدم می پیمایند، مصداق این شعر هستند که:

هر که در هر کار با عشق است یار   

کار او باقی است اندر روزگار