می دانست برای بسکتبال نیاز به تشکیلات منسجم است سازمانی که بتوان به صورت سیستمی مسائل و اهداف این رشته تماشایی و هوادار فراوان را به پیش ببرد. وقتی خبر راه اندازی سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان را به عنوان یک خبرنگار به من انتقال داد، به سرعت این رویداد را اطلاع رسانی کردم. او گفت می خواهیم پی گیری کنیم زود بود که خبرش را رسانه ای کردی. گفتم اگر می خواهید برنامه ای را در پیش بگیرید نیاز به جریان سازی و بسترسازی آن دارید. این فرایند فقط و فقط از طریق رسانه ها امکان پذیر است.
به او گفتم که این خبر مهم باید به جدیت پیگیری و عملی شود و بعد از دو ماه در تماس تلفنی خود خبر تاسیس سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان را اعلام کرد.
از او به نام تیمسار بسکتبال گرگان یاد می کنند که البته ریاست او در دوره اول شورای شهر گرگان هم با تلاش های ماندگارش برای شهر گرگان در ذهن ها باقی مانده است. تیمساری که در هر حوزه کاری که وارد می شد با خودش انرژی، انگیزه، تلاش و به سامان رساندن کارها را به همراه می آورد.
محمد علی کمانگری، تیمساری که در اندیشه ها و باورهای خود بسیار مصمم بود و به رغم معلولیت بسیار پر کار، دقیق، با هوش و جدی بود.
رئیس هئیت بسکتبال گرگان، رئیس شورای شهر گرگان، رئیس فروشگاه اتکا و رئیس انجمن انبوه سازان بخش از فعالیتهای این انسان سخت کوش بوده است.
مسئولی که معلولیت او را در انجام فعالیت ها مصمم تر و سختکوش تر بار آورد. او هفته ای دو روز به تهران در محل فدراسیون بسکتبال ایران حاضر می شد تا مسائل بسکتبال گرگان را رسیدگی کند. در دوره ریاستش در شورای شهر، پارلمان محلی گرگان در میان شورای کشور نمونه انتخاب شد.
در زمان ریاست هئیت بسکتبال گرگان، به موثرترین افراد بسکتبال گرگان مسئولیت سپرد تا برنامه های به شکل درست و شایسته به پیش برود و به نتایج در خور نام گرگان دست یابد و چنین هم شد.
و در روز یکشنبه 3 شهریور جمعی از بزرگان بسکتبال ایران و گرگان که با او همکاری و ارتباط بسیار عالی داشتند به دیدارش آمدند هم برای عرض ادب، هم برای یادآوری تلاش های شایسته اش، هم برای دادن ارائه گزارش از انچه گذشته است بر بسکتبال و آنچه این رشته ورزشی پیش رو خواهد داشت و هم برای ملاقات از انسانی سخت کوش که مدت شش ماه است در بستر بیماری تحت مداوا است.
بزرگانی در این جمع حاضر بودند که خود سمت پیشکسوتی را عهده دارند. اسدالله کبیر، حسن طیبی، مهدی قاسم پور، جلال آل عقیل، محمد ضیاعی، ساعد کریمی و البته حبیب الله قلیش لی، عضو شورای شهر، ابراهیم کریمی، شهردار گرگان و ابراهیم جرجانی عضو جدید شورای شهر نیز به جمع این بزرگان پیوستند.
چقدر زیبا از بسکتبال به او گزارش می دادند. انگار هنوز مسئول برنامه کاری آنهاست. چقدر به پیشنهادات تیمسار احترام می گذاشتند و به او گفتند که برنامه های تازه و جان داری را برای احیای بسکتبال در پیش دارند. به او اعلام کردند که خانه تکانی عمیقی در بسکتبال در پیش است.
خوشحال بودم ساعتی را بعد از مدت ها در حضور این انسان سخت کوش و شایستگان ورزش بسکتبال گرگان و ایران سپری کردم.
به یاد آن زمان می افتم که تیمسار همواره این اصطلاح را در ارتباط با من عنوان می کرد: »شما من را موشک می کنی و به هوا می اندازی«...
همسر محترمش به هنگام خداحافظی از من خواست دعا کنم که او هر چه زودتر از تخت بیماری خلاص شود زیرا اعتقاد داشت که او مرد تخت، استراحت و بیماری نیست.
و براستی که او مرد کار است.
خدایا به او سلامتی دوباره نصیب فرما.
از همکار محترم خود آقای ساعد کریمی در سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان و مربی بسکتبال تیم های نوجوانان و جوانان گرگان که خبر این دیدار را به من اعلام کرد بسیار ممنون هستم.